عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود






" آنکس که تـوان نصـرت ما اهلبیت را نـدارد ولی دشمنان ما را لعن میکند،خداوند
صدای او را به جمیع ملائکه میرساند و همه فرشتگان بر او صلوات می فرستند و
از خـدا آمـرزش او را طلب می کننند در این هنـگام خــدا به مـلائک می فرماید من
هم به روح این بنده ام صلوات می فرستم و او را از برگزیدگان نیکوکار قرار میدهم.




 بحار/ ج 50 / ص316



:: موضوعات مرتبط: حدیث , ,
:: بازدید از این مطلب : 1208
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 9 فروردين 1391



تن دادن به کوران سفرها،از جهتی لازمه ترقی و تکامل انسان است،و این مرحلـه آزمودگی

و سازندگی،ارمغان‌ها به دنبال دارد،چنان ‌که یک راز آزمودگی و آبدیدگی قهرمان داستـان ما

حضــرت زینب علیهاالسلام را همین معنی باید دانست،و همین مسافــرت‌ها و تحـولات و بر

خوردهای پرورش ‌دهنده و سازنده بود که از دختـر علی علیهماالسلام عنصر آگاه و مقـاوم و

شجاعی به‌ وجود آورد،که بتواند رسالت بسیارعظیم الهی و ماندگار خویش را در زندگی خود

لباس عمل بپوشاند.


بدین لحاظ،مناسب خواهد بود که به مسافرت‌های هشت‌گانه حضـرت زینب علیهاالسلام به

‌طور خلاصه مروری داشته باشیم:



:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1360
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 9 فروردين 1391



ارزش پرستارِی



دو نفر از مسلمين از راه دور برای انجام مناسك حج،به سوی مكه رهسپـار

شدند،در اين سفر وقتيكه برای زيارت قبر رسولخدا(ص)به مدينه آمدند،يكی

از آنها در مدينـه بيمــار شد،و در منـــزلی بستــــری گرديد،همسفرش از او

پرستاری میكرد.


روزی همسفر،به بيمار گفت:
خيلی مشتاق زيارت مرقد شريف رسولخدا(ص) هستم،اجازه بده برای

زيارت بروم و برگردم.

بيمار گفت:
تو يار و مونس من هستی،مرا تنها مگذار،وضع مزاجی من وخيم است،

از من جدا نشو.

همسفر گفت:
بــرادر!ما از راه دور آمده ايم،دلم برای زيارت پر می زند،شما اجازه بدهيد،
زود می روم و برمی گردم،ولی بيمار كه سخت نيـاز به پـرستــار داشت،
نمی خواست همسفرش،به زيارت برود.

همسفر ناگزير برای زيارت مرقد شريف رسولخدا(ص)رفت و پس از زيارت،
به منزل امام صادق(ع)رفت و به حضور آنحضرت،شرفيـاب شد،و قصه خود
و رفيق راهش را به عرض آنحضرت رساند.


امام صادق(ع) فرمود:
اگر تو كنار بستر دوست همسفر بمانی و از او پــرستــاری كنی و مونس او
باشی،در پيشگاه خدای بزرگ بهتر از زيارت مرقد شريف رسولخدا(ص)است.




:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 923
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 9 فروردين 1391

 


 



:: بازدید از این مطلب : 836
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 9 فروردين 1391


دو... چهار... چهار... سه... چهار... منزل خداست؟


الو سلام،اين منم،مزاحمی كه آشناست،هزار دفعه اين شماره را دلم گرفته است،ولی هنوز پشت خط در انتظار يك صداست.


شما كه گفته‌ايد پاسخ سلام واجب است،به ما كه مي‌رسد حساب بنده‌هايتان جداست؟


الو دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد، خرابی از دل من است يا كه عيب سيم‌هاست؟


چرا صدايتان نمی رسد كمی بلندتر،صدای من چطور؟ خوب و واضح و رساست؟


اگر اجازه میدهی برايت درد و دل كنم، شنيده‌ام كه گريه بر تمام دردها شفاست.

 


دل مرا به سوی خود بخوان كه تا سبك شوم،پناهگاه اين دل شكسته‌ام خانه‌ی شماست.


خدا،مرا ببخش باز هم مزاحمت شدم،دوباره زنگ میزنم تا خدا،خداست.

 

چه معانی بلند و دلنشینی:

 

" يا من ارجوه لكل خير...

يا من يعطی الكثير بالقليل...

يا من يعطی من سئله...

یا من یعطی من لم یسئله

و من لم یعرفه تحننا منه و رحمة

اعطنی بمسئلتی ایاک جمیع خیر الدنیا و الآخره"


 



:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1403
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 9 فروردين 1391

 
عادت کنید با خودتان گفتگوی مثبت داشته باشید
عادت گفتگوی مثبت یا منفی با خود از کودکی آغاز می شود. معمولاً عادت گفتگو با خود چیزی است که تفکر ما را در طول سالیان شکل می دهد و به طرق مختلف با اثر کردن بر میزان استرس در زندگی بر ما تاثیر می گذارد. اما هر زمانی برای تغییر آن مناسب است. در این مقاله راه هایی برای جلوگیری از گفتگوی منفی با خود و ارتقاء کارایی و اعتماد به نفستان و همچنین از بین بردن استرس برای شما ارائه می کنیم.
عادات خود را تشخیص دهید:
اولین قدم برای تغییر این است که نسبت به این مشکل آگاهی پیدا کنید. ممکن است متوجه نشوید که چه زمان هایی در ذهنتان گفتگوی منفی دارید یااینکه این عادت تا چه میزان بر تجربیاتتان اثر می گذارد. استراتژی های زیر می تواند کمکتان کند از گفتگوهای درونی خود آگاه تر شده و با محتوای آنها آشنا گردید.

*نوشتن خاطرات: همیشه دفتریادداشتی همراه خود داشته باشید و هر فکر منفی که به سراغتان می آید را در آن یادداشت کنید.آخر روز یک خلاصه کلی از تمام افکار آن روزتان بنویسید یا درمورد یک موضوع خاص احساستان را بنویسید و بعداً آنرا تحلیل کنید. نوشتن خاطرات روزانه ابزار بسیار خوبی برای آزمایش فرایندهای ذهنی و درونیتان است.

*توقف افکار: وقتی متوجه می شوید که حرف و فکری منفی از ذهنتان می گذرد همان موقع به خودتان ایست بدهید.بلند گفتن این کلمه قدرت بیشتری در متوقف کردن افکارتان دارد و باعث می شود بفهمید که چقدر برای توقف افکارتان تلاش کرده اید.
 
*دستبند لاستیکی: یک راهکار درمانی دیگر این است که یک دستبند لاستیکی دور مچتان بیندازید. هر بار که متوجه شدید فکر منفی از ذهنتان می گذرد آن دستبند را کشیده و بعد رها کنید تا به دستتان ضربه بزند.این درد کوچک می تواند نتیجه فکر منفیتان باشد و باعث می شود که از افکارتان آگاه تر شوید و سعی کنید که افکار منفی را از خودتان دور کنید.

جملات منفی را جایگزین کنید:
به گزارش سایت پاتوق۹۸ :یک راه خوب برای متوقف کردن یک عادت بد این است که آنرا با یک عادت بهتر جایگزین کنید. حال که نسبت به گفتگوی درونی خود آگاهی پیدا کردید، چند راهکار برای تغییر آن ذکر می کنیم:

*انتخاب واژه: آیا تا به حال در بیمارستان بوده اید؟ متوجه شده اید که پرستاران چطور به جای کلمه «درد» از کلمه «ناراحتی» استفاده می کنند؟

اینکار به این دلیل انجام می شود چون «درد» واژه ای قوی تر است و صحبت کردن درمورد میزان «درد» باعث می شود تجربه شما از آن شدیدتر شود تا زمانیکه درمورد میزان «ناراحتی» خود صحبت می کنید. می توانید از این راهکار در زندگی روزمره هم استفاده کنید.در گفتگوی های درونی خود سعی کنید واژه هایی که انرژی منفی زیادی دارند را با واژه هایی خنثی جایگزین کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید از فلان چیز «متنفرم» بگویید از فلان چیز «عصبانیم».

*تغییر منفی ها به خنثی ها یا مثبت ها: وقتی متوجه شدید که در ذهنتان از چیزی شکایت می کنید،دوباره به تصوراتتان فکر کنید.آیا اتفاقی را منفی می پندارید درحالیکه لزوماً آنطور نیست؟(مثلاً وقتی برنامه هایتان در آخرین لحظه کنسل شده را میتوانیداتفاقی منفی بپندارید اما کاریکه میتوانید با زمان اضافی و برنامه جدید خود بکنید مثبت است).دفعه بعدی که متوجه شدید چیزی استرس برایتان ایجاد می کند،مکث کنید و درمورد آن دوباره فکر کنید و سعی کنید جایگزینی مثبت یا حداقل خنثی برای آن پیدا کنید.

*عبارات منفی را با سوال جایگزین کنید:عبارات منفی مثل«من نمی توانم اینکار را انجام دهم» یا «این غیرممکن است» بسیار مخرب هستند چون استرس شما را بالا برده و باعث می شود دیگر دنبال راه حل نباشید.دفعه بعدی که متوجه شدید درمورد چیزی افکار منفی به ذهنتان هجوم آورده، آن عبارات منفی را به سوال تبدیل کنید.پس درعوض جمله های بالا بگویید، «چطورمی توانم از عهده اینکار برآیم؟» یا «اینکار چطور ممکن می شود؟»




:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 797
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 9 فروردين 1391

 

گفتی که می بوسم تو را،
گفتـــــــم تمنــــــا می کنـم
گفتــی اگـــــــــر بـيـنـد کسی،
گفتـــــــم کـه حــــاشـا می کنــم
گفتی ز بخت بد اگر ناگه رقيب آيد ز  در
گفتم که با افسون گری او را ز سر وا میکنم
گفتی که تلخی های مـی،گر ناگـوار افتد مـرا
گفتــم که بـا نـوش لبـــــم آن را گــوارا می کنـم
گفتی چه می بينی بگــو،در چشـم چون آيينه ام
گفتــم که من خود را در او عــــريان تماشا می کنم
گفتــی که از بی طاقتــی دل قصــد يغمــــا می کنـد
گفتـــــم  که بـا يغمـــاگــران بـاری  مـــدارا  می کنــــم
گفتـی که پيــــــوند تــــــو  را با نقـد هستــی می خـــرم
گفتــــــم که ارزان تــــر از اين مـن با تــــــو سودا می کـنم
گفتـــی اگـــــــر از  کـــــــوی خــــود روزی تــو را گويـــم برو
گفتــــــم که صــــد ســــــال دگــــــر امـــــروز و فـردا می کنم
گفتـــی اگــــــــــــر از پـای خـــــــود زنجـيــــــــر عشقـت وا کنم
گفتــم  ز  تــــــو  ديــــــــوانـه تـــر  دانـــی  کـه  پـيــــــــدا می کنم



 

 



 علی منفرد

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار , شعر عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 828
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
ن : Bahram
ت : سه شنبه 8 فروردين 1391


زن و مرد حرفشان شد و حسابی زدند تو سر و كله هم.

آخـر سر طاقت زن طاق شد و داد كشید: بی عقل!

مرد هم فریاد كشید:بی مزه!

زن به جاده جنوب اشاره كرد و گفت:اگر بی مزه ام،رد این جاده را می گیرم و سر خود می روم تا به مرد بی عقلی مثل شما برخورد نكنم!

مرد هم به حاده ی شمالی اشاره كرد و گفت:من هم رد جاده شمالی را می گیرم و آنقدر می روم تا از زن بی مزه ای مثل شما دور باشم.

زن به طرف جنوب رفت و مرد به طرف شمال.

آنها رفتند و رفتند و چون زمین گرد بود،زمین را دور زدند و دو باره با هم روبرو شدند.

مرد تا چشمش به زن افتاد،گفت:باز هم كه تو هستی بی مزه!

زن گفت:هنوز هم بی عقلی!

مرد گفت:اگر بی عقلم،رد جاده غرب را می گیرم و می روم تا دیگر به مرد بی عقلی مثل من برخورد نكنی!

زن گفت:خواب دیدی خیرباشد.

من هم از جاده شرق می روم تا دیگر ازبی مزه بودن من در رنج و عذاب نباشی!

مرد به طرف غرب رفت و زن به طرف شرق.

آنها دو باره رفتند و رفتند و چون هنوز زمین گرد بود،دوباره روبروی هم سبز شدند.

مرد تا زن را دید،گفت:باز هم كه...

زن گفت:اگر عقلت سرجایش آمده باشد،حرفی كه داری می زنی تمام كن!

مرد سرش را پایین انداخت و گفت:باز هم تویی عزیزم!

زن سرش را پایین تر انداخت و جواب داد:

بله! عزیــــزترینـــم!!!

 

 




:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 1454
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : سه شنبه 8 فروردين 1391


مردی خانه ی بزرگی ساخت و یک آجر اضافه آورد.

او به فکر افتاد حالا که خانه ای دارد آجر اضافی را بفروشد و
دود و دمی راه بینـــدازد و شبـــــی را خـــــــوش بگــــــذارند.

به قول گفتنی"دنیا فقط دو روز است."


او آجر را فروخت و آن شب را به خوشی و شادمانی طی کرد.


چند روز بعد باز هوس خوشی به سرش افتاد.


او با ایـن فکر که" بـرداشتن یک آجـــر از دیوار خانه باعث خـرابی آن نمی شود"
یکی از آجرهای دیوارخانه اش را برداشت و فروخت و شبی دیگر را به خوشی
و خوبی گذارند.


او دیگر به خـــــوشی عـــــادت کرده بــود و هــــر روز یکـی از آجــــــرهای دیوار
خــانه اش را می فـروخت و شب را به شـادمانی می گـــــذراند تا اینـکه تمـام
آجرهای خانه اش را فروخت و فقط یک آجر برایش باقی ماند.


حالا او فقط یک آجر دارد و نمیداند با آن چه کار کند!!!



:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 1433
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : سه شنبه 8 فروردين 1391


ghabze rooh 480x250 داستانی پند آموز ( حتما بخوانید )

روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود،عزراییل به زیارت آن حضرت آمد.

پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید:

ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی

آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟

عزارییل گفت دراین مدت دلم برای دو نفر سوخت:

۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد،من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم،دلم به حال آن پسر سوخت.

۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود.وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم،آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد،دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر(صل الله علیه و آله)رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید:

به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم،در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت،سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت،تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم.



:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 1500
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : سه شنبه 8 فروردين 1391

برای دانلود آهنگ ها به ادامه مطلب مراجعه کنید



:: بازدید از این مطلب : 12662
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : دو شنبه 7 فروردين 1391


 

بیجار در غرب ایران واقع شده و تابع استان کردستان می باشد دارای 7730 کیلومتر مربع مساحت بوده و دارای 288 روستاست که حدود 262 روستای آن قابل سکونت می باشد . از شمال شرقی به استان زنجان ، از شمال غربی به شهرستان تکاب ( درآذربایجان غربی) ، از جنوب به شهرستان قروه ، از جنوب شرقی به قسمت کوچکی از استان همدان و از غرب به سنندج و دیواندره محدود است.
بیجار منطقه ای است در راستای رشته‌کوه‌های غرب ایران و یک سوم اراضی آن کوهستانی است. جنس خاک آن از سنگهای رسوبی بویژه ترکیبات رسی و آهکی و متعلق به دگرگونیهای دوران سوم است. شهر بیجار به "بام ایران" شهرت دارد چرا که 1940 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و 770 متر از تهران و 425 متر از سنندج بلندتر است. این شهر بعد از شهر کرد بلندترین شهر ایران بوده ودر طول 47 درجه و 36 دقیقه شرقی گرینویچ و عرض شمالی 35 درج و52 دقیقه استوا قرار دارد . بیجار در زمان قدیم معروف به ( بید زار ) بوده و بر خی وجه تسمیه ان را به این دلیل می پندارند . 
 شاه اسماعیل صفوی هنگام لشکر کشی به غرب ایران از این منطقه عبور کرده و نیز سپاهیان چنگیز از آن گذشته اند و اثاری به نام چنگیز قلعه در بالای کوهی به همین نام در 5 کیلومتری شهر حکایت از این موضوع دارد. به دلیل شایستگی زنان این منطقه ، در زمان ناصرالدین شاه قاجار ، خزانه دارحکومت فردی به نام "زبیده خانم گروسی " از اهالی حلوایی بیجار به عنوان همسر شاه و خزانه دار دربار بر گزیده شد و در حکومت وقت نفوذ زیادی پیدا کرد . 
دیرینگی تاریخی این منطقه به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح می رسد و موید این فرض " دژ سترک " یا قلعه " قمچقای " است که در عهد مادها ، پارتها و ساسانیان به عنوان پایگاه استراتژیک از آن استفاده می شده است. از نامداران گروس می توان حسنعلی خان امیر نظام گروسی را نام برد که نوشته هایش نمونه ممتازی از نثر فارسی به شمار می رود. وی مدتی در مقام وزارت فواید عامه وسفیر وسر پرست دانشجویان اعزامی به اروپا و حکمرانی ولایات و ایالات بوده و کلا" در سال های 1253 تا 1275 هجری قمری مراحل خدمات دولتی را از سرهنگی فوج گروس و ریاست گارد مستحفظین دیوانخانه و ارگ تبریز و حفظ انتظامات کرمانشاه وخراسان و ... طی کرد و مقبره ا ش اکنون در ماهان کرمان در کنار شاه نعمت الله ولی قرار دارد ایشان بسیار مورد توجه میرزا تقی خان امیر کبیر بوده اند . شادروان شیخ فاضل گروسی یکی دیگر از نامداران گروس است وی در سال 1259 خورشیدی در بیجار زاده شد درتحصیل علوم فقه و اصول ، فلسفه ، عرفان، علوم غریبه و زبانهای بیگانه موفق بوده اند ، مفردات قرآ ن کریم ، ورزش افکار ،رساله تغنی در قرآن ، تجوید استدلالی ، جنگ المهمات ، هرکسی کار خودش بار خودش و ... از اثار وی است . بیجار ، حضور بزرگان مذهبی چون سید محمد امامی و حسینعلی رحمانی گروسی و... را در تاریخ پر افتخار خود داراست. موسیقیدانان ، نگارگران ، خوش‌نویسان ، چامه‌گویان و سخنوران ، پزشکان ، هنرمندان از رشته های گوناگون ، روحانیون و نظامیان گرانپایه زیادی در بیجار بوده و خدمات زیادی را ارائه داده اند. بیشینه مردم این شهرستان مسلمان و شیعه هستند در سابق تعدادی یهودی در این شهر ساکن بودند که همگی مها جرت کرده اند. 
صنایع دستی این منطقه را قالی ، قالیچه ، گلیم ، جاجیم ، سجاده ، نمد ، توری، دستکش ، جوراب و ... تشکیل می دهند و فر ش های این منطقه از شهرت جهانی برخوردار بوده و به خارج صادر می شد ه است . 
شرکت سیما ن کردستان ، شرکت گچ کردستان ، شرکت گچ شور سو ، معدن آهن شهرک ، معدن آهک قمشلو ، معدن گچ قره بگ ، معدن نمک میدان ، معدن مرمر گراچقا ، با شوکی ، نوبهار ، قشلاق لو ، معدن سنگ تراورتن حسین آ باد کمر زرد و ... جزو کارخانه ها ، صنایع و معادن با ارزش بیجار هستند که ضمن ایجاد فرصتهای شغلی بسیار ، اقدام به صدور محصولات خود به خارج استان یا کشور می کنند.


 وجه تسمیه بیجار گروس

در وجه تسمیه و علت نامگذاری این منطقه به بیجار گروس نظرات مختلفی وجود دارد . دو نظر كه در این زمینه بیشتر منطقی به نظر می رسد به شرح ذیل می باشد

برخی را عقیده بر این است كه بیجار به معنی سبزه و گیاه است . چنانچه «هفت بیجار» از هفت سبزی درست می شود . بنابراین بیجار محل سبزه و باغ هایی بوده است كه برای جشن و شادی ایلات كرد مناسب به نظر می رسیده به ویژه این كه در دامنه كوه آن ، چشمه های آب شیرین و فروان كه سبب آبادانی بوده آنان را بیشتر به سوی خود جلب و جذب می نموده است . به طوری كه شنیده شده در رشت هم محلی به نام «خشك بیجار» و در افغانستان هم محلی به نام «بیجار» وجود دارد .

قول دیگر كه موجهه به نظر می رسد این است كه «بیجار» همان «بیدزار» است یعنی محلی كه درخت بید زیاد در آن می روید ، (جایگاه بید) كه بر اثر كثرت تلفظ افراد مختلف با لهجه های گوناگون كلمه «بیدزار» تصحیف شده و كم كم در گفتار و نگارش به صورت «بیجار» تلفظ و مكتوب گردیده است

 

بیجار با تمام زیبائی هایش 

داروهای گیاهی بیجار فراوان و دارای اهمیت است من جمله ازوه (آویشن)، مرزه ،گل کو ، گل گاو زبان،بید،پونه ، بومادران، ریواس ،خاکشیر، اسفند، سیسمبر(شاه نسترن) رازیانه ، بابونه ،زبان گنجشک، کنگر ، شنگ و انواع عر قیجات.

پرندگانی چون کبک ،بلدرچین ، عقاب، جغد،شاهین ،قرقی، نوک قرمز و... در این منطقه زیست میکنند.قمری،لک لک،مرغابی،فاخته ،هما ،سبز قبا ،هد هد و حواصیل زرد و خاکستری از پرندگان مهاجر بیجار به شمار می آ یند و در مناطق حفاظت شده، قوچ ،میش ،کل،بز و ... وجود دارد ، از دیگر پستانداران نیز می توان از خرس قهوه ای، گراز،روباه،خرگوش ، گرگ، گربه وحشی ، راسو ، کفتار ، خفاش ، جوجه تیغی و ... اشاره کرد .

اکثر مردم بیجار به زبان کردی گروسی تکلم میکنند و در این ناحیه دو گویش کردی از شاخه‌های کرمانشاهی و گویش گورانی تشخیص داده شده است.

از مساجد بیجار می توان مسا جد قا ئم ،جامع بازار،امیرالمو منین ،سید ا لشهدا ء ،امام رضا، فاطمیه ، ابوالفضل،موسی ابن جعفر،حضرت محمد(ص)،امام حسن، وحسینیه شهر را نام برد.

خیابان شهدا ، توحید ، بلوار امام ره ، طالقانی ، الماسیه ، مدرس، کمر بندی حلوایی ، کمر بندی بادامستان(امیر نظام )،بلوار سراب،خیابان ریگ سیاه ،بلوار رحمانی ،خیابان مرزبان، فاضل ، از خیابانهای بیجار می باشند.

همچنین محلات عمده بیجار شامل بادامستان ،تازه آ باد،ریگ سیاه، نقاره کوب،حلوایی ، تخت، پشت قلعه،یارمجه،کارمندان،فر هنگیان، محمود آباد ،سراب، شهرک مهدیه ،شهرک آ فتاب، فرحی ،عسگر آ باد ،چشمه عزیز، باغ صفا و غیره می باشد.

برخی از خانواده ها و ایلات سرشناس بیجار بر اساس مطالب کتاب سیما ی بیجار گروس عبارتند از ایل بایندر،سهرابی،ترکمندی،طایفه اردلان،ایل کبودوند،امیرعلایی ها،رضایی ها، خواجه وند،دارجی،حسن تیموری،گاوبازه ای،مندمی،شیخ اسماعیلی،ورمزیار،بورکه ای، الوندی،حکمت منش،کاظمی،گروسی،محمد بیگی ،محمدی،جمشیدی،خدادادها،وکیلی و غیره.

بیجار دارای حوزه علمیه،دانشگاه پیام نور ،دانشگاه آزاد ،مرکز آموزش عالی فرهنگیان و ... است.مردمان شهر و روستاهای کرانی(حسن آ باد یاسوکند)،بابارشانی،پیر تاج،توپ آغاج، نجف آباد،خسرو آباد، سیاه منصور و... همواره جزو افتخارات گروس بوده و بزرگانی را در دامان پر مهر خود پرورده اند

گیا هان دارویی بیجار از شهرت جهانی بر خوردار است اما شرایط صادرات آن به خارج از کشور که می توانست باعث درآمدزایی و اشتغال افراد زیادی در این شهرستان باشد،متاسفانه هنوز مهیا نشده است.



 



:: موضوعات مرتبط: تاریخی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1021
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : یک شنبه 6 فروردين 1391

http://bijaronline.com/images/1318831446.jpg



:: موضوعات مرتبط: گالری , ,
:: بازدید از این مطلب : 868
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : یک شنبه 6 فروردين 1391


 


 
 

 

حسنعلی خان امیـر نظام گروسی از مردان نیکنام عهد ناصری و جزء رجال کارآمد و لایق ایران در دوره قاجاریه به شمار می رود، او مـردی کاردان،با کفایت و علاقه مند به ترقی و اصلاح جامعه بـود و در طول ۶۴ سال داشتن مصـدر خدمات مهــم کشـوری از هیچ کوششی جهت اعتلای ایــران فــروگذار نکـرد.



 



:: موضوعات مرتبط: تاریخی , ,
:: بازدید از این مطلب : 913
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : Bahram
ت : یک شنبه 6 فروردين 1391

 




:: موضوعات مرتبط: گالری , ,
:: بازدید از این مطلب : 894
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : Bahram
ت : یک شنبه 6 فروردين 1391

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com