عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود




مرد جوانى که مربى شنا و دارنده چندين مدال المپيک بود،به خدا اعتقادى نداشت.

او چيز هايى را که درباره خداوند و مذهب مى شنيد مسخره میکرد.

شبى مرد جوان به استخر سرپوشيده آموزشگاهش رفت.

چراغ خاموش بود ولى ماه روشن و همين براى شنا کافى بود.

مرد جوان به بالاترين نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز کرد تا درون استخر شيرجه برود.

ناگهان سايه بدنش را همچون صليبى روى ديوار مشاهده کرد.

احساس عجيبى تمام وجودش را فرا گرفت.

از پله ها پائين آمد و به سمت کليد برق رفت و چراغ ها را روشن کرد.

آب استخر براى تعمير خالى شده بود!

 

برگرفته از وبلاگ به سمت خــــدا

 




:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 604
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 مهر 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com