مشكلات و معضلات مردم و شيعيان در سالهاي آغازين دوران غيبت،با ابلاغ پيامهای شفاهی و يا به وسيله نامه كه به دست امام زمان (عج) می رسيد،و با استفاده از 4 نايب خاص كه توسط خود حضرت انتخاب می شد،رفع می شدند.
معرفی اجمالی نواب اربعه
نواب چهارگانه افرادی هستند كه طبق دستور و فرمايش امام مهدی(عج) واسطه بين مردم و حضرت بودند.
آنچه در اين نوشتار می آيد،معرفی اجمالی نواب اربعه به ترتيب نيابتشان است.
نايب اول
اولين نايب امام عصر(عج)،ابو عمرو عثمان بن سعيد العمير الأسدی است.عثمان بن سعيد برای 3 امام نيابت كرده است.يعنی نايب امام علی النقی،امام حسن عسكری و حضرت مهدی (عج)بوده است و نيابش برای امام زمان(عج) از سال 260 هجری آغاز شد و تا 280 قمری ادامه يافت.
لقبهای عثمان بن سعيد عبارتند از: عمری،اسدی،عسكری،سمّان و زيّات.از ميان اين پنج لقب، 3 لقب اول به سبب انتساب وی به قبيله بنی اسد و منطقه نظامی سامراء و نسب خانوادگی اوست.
اما دو لقب ديگر يعنی سمّان و زيّات به اين دليل بوده است كه وی به سبب وحشت از حاكميت استبداد عباسی به منظور تقيّه و مخفی كردن امر نظارت خويش از جانب حضرت ولی عصر (عج) در ظاهر تجارت روغن میكرد و در پوشش روغنفروشی به مسؤوليت خطير سفارت می پرداخت و با قرار دادن نامههای مردم در ظرفهای مخصوص حمل آب و پوستهای مخصوص حمل روغن،به سوی حضرت مهدی(عج) ارسال و جواب اخذ ميكرد.
يكی از افتخارات زندگی عثمان بن سعيد اين بود كه وی در زمان 3 امام معصوم(ع) ميزيست و آنها را درک كرد و از طرف آن امامان بزرگوار تأييد شده است.عثمان بن سعيد تنها 11 سال سن داشت كه افتخار خدمت به امام هادی(ع) نصيبش شد.
از ديگر افتخارات وی اين بود كه پس از شهادت امام هادی(ع) وكالت خاص امام حسن عسگری را عهده شد.همچنين پس از تولد امام دوازدهم،امام حسن عسگری به عثمان بن سعيد دستور داد تا گوشت و نان بخرد و در ميان تهی دستان تقسيم كند و تعدادی گوسفند به سلامتی امام مهدی(عج) عقيقه كند.
عثمان بن سعيد،مورد وثوق و اعتماد سه امام بزرگوار بوده است و از ناحيه امام هادی(ع)،امام حسن عسگری(ع) و حضرت حجت(عج) در مدج و امانتدار بودن و عفيف بودن وی توقيع صادر شده است.
امام حسن عسگری(ع)در سخنانش به احمد بن اسحاق،فرموده است:«عمری و پسرش هر دو ثقه و مورد اعتماد هستند،هر آنچه از سوی من برای تو آوردند،ترديد مكن كه از سوی ما است و هر چه میگويند از جانب ما است.بنابراين سخنان آن دو را بشنو و پيروی آنان نما و بدان كه هر دو امين و مورد اعتماد هستند.»(1)
نايب دوم
محمد بن عثمان بن سعيد العمری، دومين نايب خاص امام مهدی(عج) است كه از سال 280 تا 305 قمری به مدت 25 سال نايب امام عصر (عج) و پل ارتباطی آن حضرت با مردم بود.
ابوجعفر عنوان كنيه محمد عثمان بود كه با القابی مانند عمری،عسكری و زيّات مورد خطاب قرار می گرفت.
نايب خاص امام مهدی(عج) بودن،بزرگترين افتخار زندگی محمدبن عثمان است.همچنين اين عالم فقيه،مورد توفيق امام حسن عسگری(ع) قرار گرفته و توقيع ناحيه حضرت در وصف او و پدرش صادر شده است.(2)
امام مهدی عج در رحلت پدرش «عثمان بن سعيد» به محمد بن عثمان تسليت گفت.(3)
نايب سوم
ابوالقاسم حسين بن روح نوبختی،سومين نايب امام عصر(عج) است كه پس از وفات محمد بن عثمان در سال 305 قمری به اين مقام دست يافت و به مدت 21 سال تا سال 326 قمری راه ارتباط مردم با امام (عج) بود.
كنيه حسين بن روح،ابوالقاسم و لقبش نوبختی بود.
وی مردی انديشمند و پرآوازه بود و پيش از آنكه به مقام سومين نايب خاص امام مهدی(عج) منصوب شود مورد اعتماد و وثوق دومين نايب حضرت هم بود و محمد بن عثمان او را رابط ميان خودش و بزرگان شيعه قرار داده بود و حسين بن روح دستورات و تصميمات اهل بيت(ع) و اخبار نهانی آنها را به نقاط مختلف كشور پهناور اسلامی میرساند و بزرگان شيعه را خبر میكرد.
از افتخارات زندگی حسين بن روح بايد گفت كه وی در زمان خودش دارای شخصيت پرآوازه و معروف بود،چون قبلاً تصدی نيابت خاص محمد بن عثمان را داشت و حتی ناظر املاک محمد بن عثمان بود است و نيز رابط بين محمد بن عثمان و بزرگان شيعه و وكيل از طرف او بود.
همچنين آنقدر مورد احترام و امين مردم بود كه اهل سنت نيز او را تكريم می كردند.در ضمن بايد عنوان كرد كه پيش از رحلت دومين نايب خاص،فرمانی از جانب امام عصر(عج) صادر شد كه به موجب آن جناب محمد بن عثمان دستور يافت تا حسين بن روح را به جای خويش معرفی كند و او نيز چنين كرد.
نايب چهارم
ابوالحسن علی محمد سمری،چهارمين نايب خاص امام مهدی(عج) است كه در سال 326 قمری و به دنبال وفات حسين بن روح به نيابت انتخاب شد و تا نيمه شعبان سال 329 قمري به مدت 3 سال وظيفه انتقال پيام بين شيعيان و امام زمان (عج) را به عهده داشت.
علی بن محمد سمری كه كنيهاش ابوالحسن بود،شخصيت وارسته توأم با شكوه و عظمت داشت.
وی از نظر تقوی دارای موقعيت خاص و فوقالعاده بود.
از كرامتهای او اين بود كه در بغداد خبر از رحلت «ابن باويه قمی» پدر شيخ صدوق كه در ری زندگی میكرد داد و گفت: «در اين ساعت ابن باويه قمی،چشم از جهان فرو بست» گروهی از شيعيان كه در حضورش بودند،ماه و روز و ساعتی را كه فرموده بود را يادداشت كردند و پس از 17 روز كه خبر رحلت ابن بابويه قمی به بغداد رسيد،ديدند كاملاً با نوشته آن روز كه جناب سمری فرموده بود،تطبيق دارد.
نيابت خاص با رحلت او پايان يافت و پس از آن نيابت عامه آغاز شد و همزمان پايان يافتن غيبت صغری شيعه وارد دوران غيبت كبري شد.
محل نيابت اين چهار تن در بغداد بوده و آنها در همان شهر مدفون شدند و مزارشان در حال حاضر نيز معروف و مشخص است.
پی نوشتها:
1ـ اصول كافی، جلد 1،صفحه 330 و غيبت طوسی،صفحه 219
2ـ رجوع شود به توضيح پيشين
3ـ كمالالدين،جلد 2،صفحه 510 و غيبت طوسی،صفحه 220
4ـ برای تحقيق بيشتر به كتاب غيبت شيخ طوسی،صفحه 227 مراجعه كنيد
فارس
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 840
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
امام خمینی(ره) و مردم سالاری و وحدت و انسجام در جامعه اسلامی
«بخش دوم»
در مردم سالاری مقصود کدام مردم است؟مردم مسلمان،مردم مومن،مردم وفادار به اسلام; همه این تعبیرات در فرمایشات امام هست،خود این یک بحثی است که مردم مخاطب امام، چه کسانیاند؟ امام که مرتب بر رای مردم تأکید می کنند اینها کدام مردماند؟ چه اوصافی دارند؟ مردمی هستند وفادار به اسلام،علاقه مند به پیاده سازی احکام اسلام که عاشق اسلاماند. مردمی اند که غیر از اسلام را نمی طلبند.قضیه، قضیه خارجیه است،قضیه انتزاعی کلی نیست.مراد از مردم هرکس نیست.از چنین مردمی بحث کردن بسیار دشوار است.مردمی که جز مقاصد فاسد چیز دیگری ندارند و میخواهند یک جامعه به تمام معنا لجن به وجود بیاورند، این حرفها درباره آنها صدق نمی کند.خیلی از تعبیرات امام "این" دارد; "این" ملت، "این" مردم. این، اسم اشاره،محدودهای را تعیین می کند.بحثبحث کلاسیک نیست،بحث کلی و انتزاعی آرمانی هم نیست;یک بحث واقعی و عینی است.حالا این بستر را چه کسی به وجود آورده است کاری نداریم.شما فروردین 1358 را در نظر بگیرید که مردم برای رای دادن به جمهوری اسلامی پای صندوقها آمدند،در این بستر،رأی،رأی مردم است; همه چیز را مردم تعیین میکنند; خواست،خواست مردم است;همه درخدمت این مردم اند; هیچکس از مردم نمیتواند جدا باشد; پایه،شالوده و همه چیز مردماند.در این زمینه تعبیرهای والا و پرمعنایی از حضرت امام داریم.
بنابراین صرف نظر از پیش فرضها،آرمانها،اهداف و اعتقادات مردم غرب،آنچه در آنجا اتفاق میافتد انتخاب آزادانه مردم است و در نظام اسلامی یک چیز اضافه شده و آن این است که مردم با اعتقاد، این کار را میکنند.در غرب ممکن است انتخابات با اعتقاد نباشد،از روی هوی و هوس یا از روی منافع شخصی گروهی باشد،ولی عمل،یکی است.یعنی اگر به صورت قضیه خارجیه نگاه کنیم و از پیش فرضهای هر دو طرف چشم پوشی کنیم،عمل یکی است;مردماند که شالوده قوانین را میریزند مردماند که مسئولان را انتخاب می کنند،هم در آنجا و هم در اینجا. بنابر این چه اشکالی دارد که بگوییم هم آنجا مردم سالاری هست هم اینجا،هم آنجا دموکراسی هست هم اینجا.در بعضی از موارد امام دقیقا این نکته را بیان فرمودهاند که مسئله ما مسئله دموکراسی برتر است،یعنی در مقایسه ما یک چیزی هم افزون داریم،چون این مردمی که همه چیز را تعیین میکنند و همه اختیارات دست آنها است،مردمی هستند وارسته، معتقد به خدا،معتقد به ارزشهای الهی و جز خیر و صلاح و سعادت چیز دیگری را مدنظر قرار نمیدهند.شاید هم این کلمه دینی را که ما به عنوان پسوند میآوریم برای همین است که بگوییم دموکراسی به علاوه معنویت،قداست و صبغه الهی.
این دو نظر را وقتی به فرمایشات و آثار امام عرضه میکنیم بیتردید میتوان گفت امام نظر دوم را دارند و معتقدند که نظام اسلامی،نظام مردم سالاری است.امام بارها به حکومت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) استناد می کردند،یعنی حکومت آن بزرگواران هم به این معنایی که میگوییم مردم سالاری بوده است و نظام اسلامی ما هم از فروردین 1358 چنین حالتی پیدا کرده است قانـون اساسی،وضع قوانین،انتخاب رهبــری،انتخـاب رئیس جمهـوری و مسئـولان قضـایی و مسئولان اجرایی همه و همه با مردم است.اینها مطالب کاملا روشنی اند.
حجت الاسلام والمسلمین عمید زنجانی
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 829
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
علی بن محمد سمری،آخرین نایب امام زمان علیه السلام
حضرت مهدی حجت بن الحسن علیه السلام، دوازدهمین و آخرین امام شیعیان،به امر پروردگار و مشیت الهی،عمری طولانی پیدا کرد و هم چنان زنده است،تا زمانی که خداوند سبحان وی را مأمور قیام بزرگ و تشکیل حکومت سراسری اسلامی نماید و به دست توانای او،قسط و عدل را در سراسر زمین برقرار و یکتاپرستی و عبودیت را فراگیر نماید.
امام زمان علیه السلام از آغاز زندگی خود،در حالت غیبت به سر می برد و از منظر عموم مردم به دور است،اگر چه او در میان مردم است و شاهد و ناظر کردار و رفتار آنان است.
آن حضرت دو نوع غیبت دارد که به غیبت صغری و غیبت کبری معروف شده است.(1)
در ایام غیبت صغری از سوی نایبان منصوب خویش با شیعیان در ارتباط بود.پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در هشتم ربیع الاول سال 260 قمری،تا پانزدهم شعبان سال 329 قمری،به مدت 69 سال،غیبت صغرای آن حضرت،ادامه یافت که با محاسبه ایام غیبت آن حضرت در حیات پدرش امام حسن عسکری علیه السلام به مدت 74 سال خواهد شد و در این مدت چهار تن از شخصیت های معروف و ممتاز شیعه به ترتیب،امرنیابت آن حضرت را برعهده داشتند و واسطه مستقیم آن حضرت با شیعیان و عموم مردم بودند.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 792
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 15 تير 1391
|
|
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 768
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 14 تير 1391
|
|
آیت الله حق شناس (ره):
انسان قرآن را کنار بگذارد و مثنوی بخواند؟!
آیت الله حق شناس(ره) که یکی از اساتید بزرگ اخلاق در تهران بودند مانند بسیاری از فقها و علمای بزرگ شیعه و به پیروی از علمای راستین،در درس اخلاق خود،دوستداران اهل بیت علیهم السلام و شاگردانشان را از مطالعه ی کتبی همچون مثنوی مولوی نهی میکردند و با ذکر روایتی میفرمودند:
انسان قرآن را کنار بگذارد و مثنوی بخواند؟!
انسان قرآن را کنار بگذارد و برود - مثلاً - مثنوی بخواند؟!
وقتی قرآن بخوانی،حجاب های قلبت برطرف میشود.
شخصی عرضه داشت:
یابن رسول الله،من وسوسه دارم.حضرت فرمود:مگر قرائت قرآن نمیکنی؟
«شِـفَاءٌ لِمَا فِی الصُّـدُورِ» (یونس/۵۷)
آنوقت انسان ،قرآنی که او را سرتا پا منور میکند و حجابهای باطن و حجابهای قلب را برطرف میکند،کنار بگذارد و مثنوی بخواند!
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 771
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 12 تير 1391
|
|
برای حفظ امانتداری عین متن سخنرانی علامه با همان لهجه شیرینشان آورده شده است،حتما فایل صوتی این مطلب را هم گوش کنید.
حرفها(سخنان معصومین)را اگر گوش دادید کیف می کنید،علم او را گر یاد دادید کیف می کنید، ولایت را اگر داشته باشید کیف میکنید،برو حرف صاحب ولایت را یاد بگیر،برو ببین امیرالمؤمنین چه حرفها می زند با خدا،چه جور حرف زده عشق بازی چه جور است محبت بازی چه جور است،ساخته بازی نکن با حافظ کار درست نمی شه با مثنوی کار درست نمی شه،حافظ چی است!؟ مثنوی چی است!؟ بذار زیرپات،برو دعا ،و یک عالمی پیدا کن،...
برو دعا حضرت سجادرا بده به دست یک عالم او بخواند و تـو بفهمی عشق بازی چی است،بگو محبت بعد بفهم محبت چی است.
یک صلوات بفرست صلوات حاضرین(الهم صل علی محمد وال محمد(
ببین چیه این حرفی که می زنم !ببین چیه این حرفی که می زنم!
روز قیامت فرض است دیگه،فرض است روز قیامت بیارن جنابعالی،مرا،امینی رابیارن محشر، گناهم نکردم نمازم خوندم روزه ام گرفتم غیبتم نکردم ربا هم نخوردم شرابم نخوردم زنم را هم لخت وعریان به خیابانها نفرستادم درمیدان هم به ساز وآواز گوش ندادم سیئاتی که کرده بودم از همشون هم بخشیده شدم حالا مرا آوردن پیش امیرالمؤمنین سلام الله علیه امیرالمؤمنین از من بپرسد ببین آشیخ تو مرا دوست داشتی؟بله.من ولی مطلق تو بودم؟بله.
مرا روح الارواح می دانستی؟ بله.مرا محب خدا می دانستی؟بله.پیمبر را قبول داشتی؟بله. پیامبر گفته بود احب خلق الله الی الله علی بن ابیطالب؟بله.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 809
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 12 تير 1391
|
|
ابوحمزه ثمالی گفت: صبحگاه جمعهای با حضـرت زین العابدین(علیه السلام) نماز خـواندم.آن بزرگوار پس از تمام کردن ذکر و تسبیح،به قصد منزل حرکت نمود من هم در خدمتشان بودم. وقتی به منزل رسید،کنیزی داشت به نام سکینه، او را خواسته و فرمود:مبادا مستمند و فقیری را که به در خانه ما آمد مأیوس برگردانید حتماً هر که آمد غذایش بدهید زیرا امروز جمعه است.
عرض کردم آقا همه کسانی که سئوال میکنند مستحق نیستند.فرمود:ثابت(اسم دیگر ابو حمزه ثمالی است) می ترسم بعضی مستحق باشند و از در خانه ما محروم شوند آنگاه بر خانواده ماعذاب نازل شود آنچه بر خانواده یعقوب وارد شد.بنابراین سئوال کنندگان را غذا بدهید.
حضرت یعقوب هر روز گوسفندی میکشت مقداری خودشان مصرف میکردند و قدری صدقه میدادند.مرد مؤمن و مستمندی در حال روزه با مقام و منزلتی که نزد پروردگار داشت در آن ناحیه غریب و تنها بود از در خانه آنها گذر کرد.افطار شب جمعه بود.گفت: سائلی غریب و گرسنهام از زیادی غذای خود به من دهید.درخواست خود را بر در خانه یعقوب تکرار کرد.آنها میشنیدند ولی از وضع او خبر نداشتند و گفته اش را تصدیق ننمودند.
شب فرا رسید.فقیر مأیوس گردید.
جمله " إنّا لِلّهِ و إنّا إلَیهِ راجِعُونَ " را بر زبان گذرانیده اشکش جاری شد.آن شب با همان حال خوابید و شکایت گرسنگی را به خدا کرد.فردا را نیـز روزه گرفت و با شکیبایی خدا را ستایش میکرد.اما یعقوب و خانواده اش سیـر خوابیدند.از غذایشان هم زیاد ماند.
خداوند صبح آن شب به یعقوب وحی کرد بنده ما را خوار کردی به طوری که باعث خشم من شد.سزاوار تأدیب و نزول بلا و گرفتاری شدی که از طرف من نسبت به خود و خانواده ات نازل شود.
"یا یَعقوُب إنَّ أحَبَّ أولِیائي إلَیَّ وَ أکرَمَهُم عَلی مَن رَحِمَ مَساکینَ عِبادی وَ قَرَّبَهُم إلَیهِ وَ أطعَمَهُم وَ کانَ لَهُم مَأوی وَ مَلجَأَ "
ای یعقوب محبوب ترین پیغمبران در نزد من آن کسی است که بر مستمندان ترحم کند و آنها را به خود نزدیک نموده غذایشان بدهد و پشتیبان و پناه آنها باشد.
ای یعقوب دیشب بنده مستمندما (ذمیال) را ترحم نکردی.هنگام افطار به در خانه ات آمد درخواست نمود که غریب و بینوایم.او را غذا ندادی با اشک جاری بازگشت.شکایت گرسنگی خود را به من کرد.امروز نیز روزه گرفت.دیشب شما همه سیر بودید و غذایتان زیاد آمد.
یعقوب میدانی دوستانم را به کیفر و گرفتاری از دشمنانم زودتر مبتلا میکنم این هم به واسطه حسن نظر من به آنهاست.اما دشمنان را پس از هرخطا فوراً گرفتار نمیکنم تا متوجه استغفار نشوند آنگاه نعمات را کم کم از آنها میگیرم.
اینک به عزتم سوگند تو و فرزندانت را گرفتار میکنم و برشما مصیبتی نازل خواهم کرد و با کیفر خود شما را میآزارم.آماده ابتلاء شوید و به آنچه بر شما نازل میکنم راضی و شکیبا باشید.
ابوحمزه به حضرت زین العابدین(علیه السلام)عرض کرد:فدایت شوم یوسف خواب را در کدام شب دید؟ فرمود:همان شبی که یعقوب و خانوادهاش سیر خوابیدند و ذمیال گرسنه بود.
"بحار الانوار،ج 12،ص 278"
سیمرغ
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 785
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 9 تير 1391
|
|
این بقعه که به امامزاده پنج تن لویزان شهرت دارد،طبق آنچه که در زیارتنامه ایشان آمده این مکان مرقد چند برادر به نامهای سالم،ابوطالب،رضا و رحیم،فرزندان شیث بن کاظم بن امام زین العابدین(ع) است.
در اصل بنای قدیمی بقعه ساده و چهارگوش با پوشش گنبدی بوده که در عهد قاجار بر 4 طرف آن ایوان ساده افزودهاند.
بعدها ساختمان بقعه بازسازی شد و در 4 ضلع بنا 4 طاقنما ساخته شده است که در ورودی روضه در طاق نمای جنوبی قرار دارد.
فضای روضه نسبتا وسیع است و در انتهای آن ضریح فلزی روی 5 صورت قبر قرار گرفته است. ضریح آن مشبک و معروف به جعفری و سبزرنگ است که به صورت مربع در عهد قاجار ساخته شده است.
اثر تاریخ خاصی در این بقعه مشاهده نمیشود،صحن امامزاده نسبتا وسیع است و توسط در و نردههای آهنی محصور شده است و چشماندازیهای زیبایی که از 4طرف مشرف به آبادیهای مختلف شمیران دارد،جلب توجه میکند.
این امامزاده در سال 1367 بازسازی شد و مساحت آن به ۴۶۰ مترمربع افزایش یافت و تزیینات داخلی نیز به صورت آینهکاری درآمد.
گورستان عمومی لویزان نیز در کنار امامزاده پنج تن واقع شده و مساحت آن به ۳ هکتار میرسد.این بقعه در تهران خیابان لویزان،خیابان شعبانلو واقع است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 824
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 8 تير 1391
|
|
سوره آل عمران/ آيه 12
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ
به كسانى كه كفر ورزيدند بگو به زودى مغلوب خواهيد شد و
[سپس در روز رستاخيز] در دوزخ محشور مىشويد و چه بد بسترى است
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 889
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 8 تير 1391
|
|
مرحوم آیت الله مجتهدی می فرمودند:
اگر میخواهید بهشتی شوید مادر باید از شما راضی باشد مادر از پدر مهم تر است
در روایت آ مده كسی از رسولخدا پرسید: من به چه كسی خوبی كنم؟
رسولخدا فرمودند: مادرت دوباره پرسید دیگر به چه كسی؟
پیامبــــر فرمود مـادرت.
مجددا" پرسید پیامبـر فرمود مـادرت و در مرتبه ی چهارم فرمودند پدرت.
سه مرتبه فرمودند مـادرت و یک مرتبه فرمودند پدرت.
چون مـادر رقیق القلب است اگر انسات مقداری به حرف مـادرنرود
دلش می گیرد اما پـدر اینطور نیست.
هر شب برای پـدر و مادرتان یک سوره ی قـرآن
بخوانید و یادشان کنید و بر این کار مقید باشید.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 920
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 6 تير 1391
|
|
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 785
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391
|
|
در ایجاد بیماری آسم سه عامل نقش بسزایی دارند.
1-میکروبهایی که وارد دستگاه تنفسی انسان میشوند.
۲-عوامل حساسیت زا،از جمله گرد و غبار، گرده گلها و …
۳-مسائل روانی از جمله اضطراب،عصبانیت،غم و شادی…
از دیدگاه دیگر تأثیر تلقین در آسم است که باعث تسکین حمله های آسم می شود.برای نمونه پزشک مبتلا به آسمی،شب هنگام دچار حمله می شود.کلید برق را پیدا نمی کند و با وسیله ای پنجره را می شکند و چند نفس عمیق می کشد.حال پزشک بهبود می یابد و به رخت خواب باز میگردد.ولی وقتی صبح از جواب بیدار می شود مشاهده می کند که به جای شیشه پنجره،آینه را شکسته است.
میتوان نتیجه گرفت که چنانچه بیمــاران احساس امنیت روانی داشته باشند،قدم بزرگی در تسکین بیماری آنها برداشته می شود.تأثیر تنش زدایی نماز به خاطر احساس روانی عمیقی است که در اثر آن حاصل می شود و بدین ترتیب سبب کاهش حمله های آسم می گردد.همچنین میکروبها که خود یکی از عوامل بر انگیزنده آسم می باشند،به وسیله شستشوی مجرای تنفسی در ضو تا حدی قابل کنترل ا
شستن دهان و بینی با آب درهنگام وضو،ثواب زیادی دارد.چون باعث می شود هوای بهتر و بیشتر و تمیزتری به مغز،خون و بافت های بدن برسد که باعث تقویت بینایی، بویایی، شنوایی و تقویت حافظه میگردد.
دکتر ملک محمدی
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 777
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391
|
|
مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالى علیه و دیگر بزرگان آورده اند:
یکى از راویان حدیث و از اصحاب و دوستان امام جعفرصادق علیه السلام به نام ابـوبصیر لیث مرادى حکایت کند:
پس از آن که امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسلیت به اهل منزل حضرت،رهسپار منزل آن امام مظلوم علیه السلام گردیدم.
همین که وارد منزل حضرت شدم،همسرش حمیده را گریان دیدم؛و من نیز در غم و مصیبت از دست دادن آن امام همام علیه السلام بسیار گریستم.
و چون لحظاتى به این منوال گذشت،افراد آرامش خود را باز یافتند.آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب کرد و اظهار داشت :
اى ابوبصیر! چنانچه در آخرین لحظات عمر امام جعفرصادق علیه السلام در جمع ما و دیگر اعضاء خانواده مى بودى،از کلامى بسیار مهمّ استفاده مى بردى.
ابوبصیر گوید: از آن بانوى کریمه توضیح خواستم؟
پاسخ داد: در آن هنگام،که ضعف شدیدى بر امام علیه السلام وارد شده بود فرمود:تمام اعضاء خانواده و آشنایان و نزدیکان را بگوئید که در کنار من حاضر و جمع شوند.
وقتى تمامى افراد حضور یافتند،حضرت به یکایک آنان نگاهى عمیق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:
کسانى که نسبت به نماز بى اعتنا باشند،شفاعت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شامل حالشان نمى گردد.
قابل دقّت است که حضرت نفرمود:شفاعت ما شامل افراد بى نماز نمى شود؛بلکه فرمود: شفاعت ما شامل حال افراد بى اعتناء به نماز،نمى شود.
ثواب الا عمال: ص ۲۰۵،بحارالا نوار:ج ۴۷،ص ۲،ح
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 813
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391
|
|
ستحب است قبل از وضو هفت مرتبه ذکر لا اله الا الله گفته شود. تکرار سبب تمرکز می شود. در یوگا هم با تکرار حرکات باعث افزایش تمرکز می شویم.
همچنین گفته شده که اگر هنگام ریختن آب صلوات بفرستید، بلا از آن عضو بدن رفع می شود. دلیل آن تلقین است. چون وقتی این جمله را می خوانیم تمام فکرمان سلامتی اعضای بدن مان می باشد، و همین امر باعث سلامتی و نشاط عضوهای بدن مان می شود.
دکتر ملک محمدی
:: موضوعات مرتبط:
$M$ های مذهبی ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1033
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391
|
|
وضو سبب رفع بسیاری از بیماریها می شود.دلیلش اثر آب سرد بر روی نقاط حساس بدن در قسمت هایی است که وضو می گیریم.جالب این است که در دین اسلام نقاط طب سوزنی مخصوصاً در وضو رعایت شده است.
برای مثال،آقایان باید آب را از پشت آرنج بریزند.ولی خانمها باید آب را از قسمت تای دست بریزند. چونکه نقاط طب سوزنی در آقایان و خانها در بعضی از نقاط فرق میکند.
این را هم بدانید که با تحریک نقاط طب سوزنی بوسیله آب سرد وضو،خط سیر چهارده نصف النهار را تحریک می کنیم و باعث سرحالی،شادابی،تسکین دردها، نیروی جسمانی وروحی و معالجه بسیاری از بیماریها میگردد.
و همچنین تمامی اعضاد داخلی بدن را تقویت می کند. زجمله :ریه ها،روده بزرگ،معده،قلب،کلیه ها،کبد و...
دکتر ملک محمدی
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 779
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391
|
|
امام صادق(علیه السلام) فرمود:«خدا میداند که گناه براى مۆمن بهتر است از...
گناهی که پشیمانی بیاورد بهتر است یا عبادتی که غرور بیاورد؟
گاهی اوقات که یک کار خیر از ما سر می زند چنان غرق در شعف می شویم و قند در دلمان آب می شود که گویا شق القمر کرده ایم.
مرتب در ذهن مان مرور می کنیم که عجب کاری کردم،در حالی که من داشتم این کار بزرگ را انجام می دادم چقدر آدم ها که در غفلت نبوده اند،مثلا بعد از عمری خم می شویم و از گوشه خیابان زباله ای را از سر راه مردم بر میداریم،دیگر همه را به چشم یک سری انسان بی فرهنگ و بی تمدن می بینیم که اینقدر سرشان نمیشود چگونه رفتارکنند،و درته دلمان خود را تحسین می کنیم که باز صدرحمت به من،و جالب اینجاست که اصلا فراموش می کنیم که بارها و بارها شده که خواسته یا ناخواسته از ما هم چنین رفتارهای ناشایستی سر زده است و یک هزارم این همه تشویق و تمجیدی که از خودمان کردیم،خود را سرزنش نکرده ایم.
یک لحظه با خودمان بنشینیم و کلاه مان را قاضی کنیم.
چندبار آن نمازهای واجبی که به راحتی گذاشتیم قضا شد و هرگز قضایش راهم به جا نیاوردیم را در ذهن مان مرور کردیم و شرمنده شدیم؟ چند بار آن همه غیبت و دروغ و تهمت را که چون نقل و نبات از زبان مبارکمان بارید را در ذهن مرور کردیم؟
آیا عابدی که به خود مغرور شده،حالت فروتنی و تواضع بیشتری در مقابل پروردگار متعال دارد؟ یا کسی که مرتکب گناه شده و اکنون سخت پشیمان است و تصمیم به بندگی خدای متعال گرفته است؟
امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:«خدا می داند که گناه براى مؤمن بهتر است از عُجب و خودبینى،و اگر چنین نبود هرگز شخص مؤمن به گنهکارى گرفتار نمى شد.»[1]
امام صادق(علیه السلام)،فرمود:«مردى گناه مى کند و پشیمان مى شود از آن،و کار خیرى مىکند و از آن شاد مى شود،و از آن حالِ ندامت و پشیمانى دور مى افتد و اگر بر همان حالِ پشیمانى باشد،بهتر است برایش از این حالى که پیدا کرده است.»[2]
در روایتی دیگرامام صادق (علیه السلام) فرمود: «دو مرد به مسجد رفتند،یکى عابد بود و یکى فاسق،از مسجد بدر آمدند،آن فاسق مقام صدّیق داشت و آن عابد،فاسق بود،و این به خاطر آن است که عابد به مسجد رفت و به عبادتِ خود بنازید و همه اندیشه اش در همین بود ولی فکر فاسق و بدکار دنبال پشیمانى از کارِ بد و تـوبه بود و از خدا عزوجل درباره هر چه گناه کرده بود آمرزش خواست.»[3]
امام صادق(علیه السلام) از رسولخدا(صلی الله علیه و آله) نقل کرده اند:«موسى(ع) نشسته بود،ناگاه شیطان آمد و کلاه چند رنگى بر سر داشت و چون نزدیک موسى(ع) رسید،کلاه خود را از سر برداشت و نزد موسى(ع) آمد و به آن حضرت سلام داد،موسى(ع) فرمود:تو کیستى؟ در پاسخ گفت:من ابلیسم،فرمود: وئى،خدا تـو را به کسى نزدیک نسازد،گفت:من آمدم به شما سلام کنم براى مقامى که نزد خدا دارى،موسى(ع) به او فرمود:این کلاه چیست؟ گفت:با آن دل مردم را مى ربایم،حضرت موسى پرسید:به من خبر ده تو چگونه بر آدمیزاد مسلّط مىشوى و او مرتکب گناه می شود؟، ابلیس پاسخ داد: هر گاه آدمیزاد خود بین شود و کار خود را فزون شمارد و گناهش در چشم او کوچک جلوه کند.»[4]
نیز در حدیثی امام صادق(علیه السلام) فرمود:«خدا عزوجل به داود(ع) فرمود:اى داود! گنهکاران را مژده بده،و صدّیقان را بیم بده،عرض کرد:چگونه به گنهکاران،مژده بدهم و به صدّیقان بیم بدهم؟ فرمود: اى داود! به گنهکاران مژده بده که من توبه پذیرم و از گناه درگذرم و به صدّیقان بیم بده که مبادا به کردارِ خود عُجب کنند و خود بین شوند،زیرا هیچ بندهاى را من پاى حساب نکشم جز آنکه هلاک باشد.»[5]
البته باید به این نکته ضروری توجه داشت که بهتر بودن (گناه براى مومن بهتر است از عُجب و خودبینى)،بیان یک امر نسبی است و هرگز بهتر بودن در اینجا به منزله تأیید گناه نیست.و الا اگر تأیید گناه باشد،تأیید سرکشی و تمرد از خدای متعال میشود که از عجب بسیاربدتراست.
SHIA-NEWS
پی نوشت ها :
[1]. الکافی، ج2، ص: 313، باب العجب، حدیث 1.
[2]. الکافی، ج2، ص: 313، باب العجب، حدیث 4.
[3]. الکافی، ج2، ص: 314، باب العجب، حدیث 6.
[4]. الکافی، ج2، ص: 314، باب العجب، حدیث 8.
[5]. الکافی، ج2، ص: 314، باب العجب، حدیث 8.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 753
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 3 تير 1391
|
|
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 739
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 3 تير 1391
|
|
روز سوّم:روز بسيار مباركى است،شيخ طوسى دركتاب«مصباح»فرموده است:دراين روزحضـرت حسين بن على عليهما السّلام متولّدشد،و در چنين روزى توقيع[دست نوشت]شريف به سوى قاسم بن علاء همدانى وكيل حضرت امام حسن عسگرى عليه السّلام بيرون آمدكه:مولايمان امام حسين عليه السّلام در روز پنجشنبه سوم شعبان متولّدشد،پس آن روز را روزه بگير،و اين دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِی هَذَا الْيَـوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ
وِلادَتِهِ بَكَتْهُ السَّمَاءُ وَ مَنْ فِيـهَا وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَيْـهَا وَ لَمَّا يَطَأْ [يُـطَأْ] لابَتَيْـهَا قَتِيلِ
الْعَبْـرَةِ وَسَيِّدِ الْأُسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ يَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَـوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ
نَسْلِهِ وَالشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَالْفَوْزَمَعَهُ فِی أَوْبَتِهِ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قَائِمِهِمْ وَ
غَيْبَتِـهِ حَتَّى يُدْرِكُوا الْأَوْتَارَ وَ يَثْأَرُوا الثَّارَ وَ يُرْضُوا الْجَبَّارَ وَ يَكُونُوا خَيْرَأَنْصَارٍ صَلَّى اللَّهُ
عَلَيْهِمْ مَعَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ اللَّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ إِلَيْکَ أَتَوَسَّلُ وَأَسْأَلُ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ
مُعْتَرِفٍ مُسِیءٍ إِلَى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فِی يَوْمِهِ وَ أَمْسِهِ يَسْأَلُکَ الْعِـصْمَةَ إِلَى مَحَلِّ
رَمْسِهِ،
خدايا از تو میخواهم به حق مولود د راين روز،كه به شهادتش وعده داده شد پيش از برخاستن صدايش و قبل از ولادتش،آسمان و هر كه در آن است،زمين و هر كه بر آن است بر او گريست درحالى كه هنوز قدم در جهان نگذاشته بود،كشته اشک، سرور خاندان،مدد يافته به يارى،روز بازگشت،پاداش شهادتش اينكه امامان از نسل اويند،و شفا در كام اوست،و پيــروزى با اوست درگاه بازگشتش،و جانشينان از خاندانش پس از قيـام كننده شان و غيبت او،تا انقتـام گيرند و خونخواهى نمايند،و حضرت جبّـار را خشنود سازند و بهتـرين ياران دين حق شوند،درود خــدا بر ايشان همگام با رفت و آمد شب و روز.خدايا! به حق آنان به تو توسّل میجويم و از تو درخواست میكنم درخواست گنهكار معترف به گناه و بد كرده به خود با امورى كه در امروز ديروزش كوتاهى نموده،از تو تا هنگام رفتن در گورش پناه میخواهد،
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُـرْ نَا فِي زُمْرَتِهِ وَ بَـوِّئْنَـا مَعَهُ دَارَ الْكَرَامَـةِ وَ
مَحَلَّ الْإِقَامَةِ اللَّهُمَّ وَكَمَا أَكْرَمْتَنَا بِمَعْرِفَتِهِ فَأَكْرِمْنَا بِزُلْفَتِهِ وَارْزُقْنَا مُرَافَقَتَهُ وَسَابِقَتَهُ
وَاجْعَلْنَا مِمَّنْ يُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ وَ يُكْثِـرُ الصَّلاةَ عَلَيْـهِ عِنْـدَ ذِكْرِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ أَوْصِيَائِهِ وَ
أَهْلِ أَصْفِيَائِـهِ الْمَمْدُودِينَ مِنْـکَ بِالْعَدَدِ الاثْنَيْ عَشَرَ النُّجُـومِ الـزُّهَرِ وَ الْحُجَـجِ عَلَى
جَمِيعِ الْبَشَرِ اللَّهُمَّ وَ هَبْ لَنَافِی هَذَا الْيَوْمِ خَيْرَ مَوْهِبَـةٍ وَ أَنْجِحْ لَنَا فِيهِ كُلَّ طَلِبَـةٍ
كَمَا وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَـدِّهِ وَ عَاذَ فُطْـرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عَائِـذُونَ بِقَبْـرِهِ مِنْ
بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَ نَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.
خدايا! بر محمّد و خاندانش درود فرست،و ما را در جمع او محشور كن،و همراه وى در بهشت و جايگاه ابدى جاى ده.خدايا! همچنانكه ما را به شناسايى اش گرامى داشتى پس ما را به تقرّب به آن حضرت گرامى دار،و رفاقت و سابقه محبّت با او را روزى ما فرما،و ما را از كسانى قرار ده كه فرمانش را تسليم مى شوند،و به هنگام بردن نامش صلوات زياد بر او مى فرستند،و هم بر همه جانشينان و خاندان برگزيده اش،آن يارى شدگان از سوى تو به عدد دوازده،آن ستارگان درخشانند،و حجّت هاى الهى بر تمام بشر،خدايا! ببخش بر ما در اين روز بهترين بخشش را،و برآور براى ما هر خواستهاى را،چنانكه حسين را به محمّد بخشيدى،و فطرس به گهوارهاش پناهنده شد،و ماپناهنده به مزار اوييم پس از شهادتش،بر تربتش حاضر مى شويم و بازگشتش را انتظار مى كشيم،آمين اى پروردگار جهانيان.
بعد از اين دعا،مى خوانى دعاى امام حسين عليه السّلام را،و اين اخرين دعاى آن حضرت است در روزى كه دشمنانش فزونى گرفتند،يعنى روز عاشورا
اللَّهُمَّ أَنْتَ مُتَعَالِي الْمَكَانِ عَظِيمُ الْجَبَرُوتِ شَدِيدُ الْمِحَالِ غَنِيٌّ عَنِ الْخَلائِقِ عَرِيضُ
الْكِبْـرِيَاءِ قَـادِرٌ عَلَى مَا تَشَاءُ قَرِيبُ الرَّحْمَةِ صَادِقُ الْوَعْدِ سَابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاءِ
قَرِيبٌ إِذَا دُعِيتَ مُحِيطٌ بِمَا خَلَقْتَ قَابِلُ التَّـوْبـَةِ لِمَنْ تَابَ إِلَيْکَ قَـادِرٌ عَلَى مَا أَرَدْتَ وَ
مُدْرِکٌ مَا طَلَبْتَ وَ شَكُورٌ إِذَا شُكِرْتَ وَ ذَكُورٌ إِذَا ذُكِـرْتَ أَدْعُوکَ مُحْتَاجا وَ أَرْغَبُ إِلَيْکَ
فَقِيرا وَ أَفْزَعُ إِلَيْکَ خَـائِفا وَ أَبْكِي إِلَيْکَ مَكْرُوبا وَ أَسْتَعِينُ بِکَ ضَعِيفا وَ أَتَـوَكَّلُ عَلَيْکَ
كَافِيا احْكُمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا ]بِالْحَقِ] فَإِنَّهُمْ غَرُّونَا وَ خَدَعُونَا وَ خَذَلُونَا وَ غَدَرُوا بِنَا وَ
قَتَلُونَا وَ نَحْنُ عِتْــرَةُ نَبِيّـکَ وَ وَلَدُ ]وُلْدُ] حَبِيبِـکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْـدِاللَّهِ الَّـذِی اصْطَـفَيْتَـهُ
بِالرِّسَالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلَى وَحْيِکَ فَاجْعَلْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا فَرَجا وَ مَخْرَجابِرَحْمَتِکَ يَاأَرْحَمَ
الرَّاحِمِينَ.
خدايا! تو بلندمرتبه و بزرگ جبروتى و درعذاب بس يختگيرى،ازآفريدگان بىنيازى،كبريايى ات فراگير است،بر هرچه میخواهى توانايى،رحمتت به بندگان نزديک است،وعدهات راست،نعمتت كامل،و آزمونت نيكوست،هنگامیكه خوانده شوى بسيار نزديكى،به آنچه آفريدى احاطه دارى، براى آنكه توبه كند پذيراى توبه اى،بر هرچه اراده كنى توانايى،و آنچه را بجويى به دست آورى، هرگاه سپاس شوى، سپاسپذيرى،و هرگاه ياد شوى ياد كنى،از سر نياز تو را میخوانم،و با احتياج به سوى تو ميل میكنم،و بيمناک به جانب تو پناه مى آورم و غمگين به درگاهت گريه مى كنم،و در كمال ناتوانى از تو كمک میخواهم،و براى كفايت امورم بر تو توكّل مى نمايم،بين ما و بين قوم ما[به حق]داورى كن كه آنان ما را فريفتند،و به ما نيرنگ زدند و از يارى ما دست كشيدند،و با ما بى وفايى نمودند و ما را كشتند،و حال آنكه ما عترت پيامبر تو،و فرزند محبوب تو محمّدبن عبد اللّه هستيم،آنكه او را به رسالت برگزيدى،و بر وحى خود امين قرار دادى،در كار ما گشايش و راه رهايى از مشكل قرار ده،به مهرت اى مهربانترين مهربانان.
ابن عياش گفت:از حسين بن على بن سفيان بزوفرى شنيدم،كه مى گفت:امام صادق عليه السّلام اين دعا را،در اين روز مىخواند و نيز فرمود اين دعا از دعاهاى روز سوم شعبان،روز ولادت امام حسين عليه السّلام است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 809
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 3 تير 1391
|
|
رسول خدا محمد مصطفی(ص)میفرماید:شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است،حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند،آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان،روزی بندگان زیاد میشود.
حجتالاسلام سید حسن هاشمی جزی،مدیرگروه اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی به مناسبت فرا رسیدن ماه شعبان ماه پیامبرخدا(ص) و ماه آماده شدن برای میهمانی خدا یادداشتی نوشته که در پی میآید:
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَآله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود: شعبان،ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد،بهشت برای او واجب میشود و از حضرت امام صادق علیهالسلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید،امام زین العابدین علیهالسلام اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود،اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 885
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 1 تير 1391
|
|
يكى از فقهايى كه از محضرامام صادق(ع) بهره وافرى برده و مذاكرات علمى او با امام صادق(ع) مشهور مى باشد،امام ابو حنيفه نعمان بن ثابت است كه وقتى از او پرسيده شد: فقيه ترين كسى كه مشاهده كرده اى كدام است؟
در جواب فرمود: هيچكس را فقيه تر از جعفر بن محمد نديده ام،وقتى منصور خليفه عباسى جعفر بن محمد را احضار كرده بود به من گفت كه مردم بشدت شيفته جعفربن محمد شده اند، پس براى محكوم ساختن مشكل ترين مسائلى را كه بنظرت میرسد آماده كن،من چهل مسئله مشكل علمى را آماده نمودم و به حضور منصـور رفتم و ديدم كه جعفر بن محمد سمت راست او نشسته است،با مشاهده او آنچنان تحت تأثير ابهت و عظمت او قرار گرفتم كه چنين حالتى از ديدن منصور به من دست نداد،سلام كردم و نشستم،منصور رو به جعفر بن محمد كرد و گفت: آيا او را مىشناسى؟
فرمود: آرى،سپس به من گفت: مسائل خود را مطرح كن تا از ابى عبدالله بپرسيم.پس شروع كردم به طرح مسائل و امام صادق(ع) در هر مورد مى فرمود:
شما در اين مسئله چنين میگوييد و اهل مدينه نظرشان چنان است و نظر ما هم اين است،كه در برخى موارد با ما موافق بود و در برخى موارد با اهل مدينه،و در برخى مسائل نظرش با همه متفاوت بود،تا اينكه هر چهل مسئله را بى كم و كاست مطرح نمودم.سپس امام ابوحنيفه فرمود:مگر نه اين است كه داناترين مردم آن كسى است كه به اختلاف علما در فتاوا و مسائل فقهى آگاهتر باشد؟
اين حكايت تاريخى اولاً بيانگر مقام و منزلت والاى علمى امام صادق(ع) است و ثانياً تأثير و نفوذ عميق ايشان را در توده مردم و خوف و هراس حكام آن زمان را از اين تأثير و نفوذ بخوبى نشان میدهد كه خود دليل ديگرى بر شأن و منزلت وى مى باشد.امام صادق(ع)گاهى امام ابو حنيفه را در علم و فقه امتحان مى كرد و سؤالاتى را براى او مطرح مى كرد.چنانچه يكبار از او درباره حكم كسى كه در حالت احرام دندان رباعى آهويى را بشكند سؤال فرمود كه امام ابو حنيفه فرمود: جواب آنرا نمىدانم.و امام صادق(ع) خطاب به او فرمود: مگر نمیدانى كه آهو دندان رباعى ندارد؟
اين حكايت و امثال آن دليل ديگرى است بر تسلط و برترى علمى امام جعفر صادق(ع) و تأثير و نفوذ و ارتباط نزديكى كه ايشان نسبت به علما و فقهاى زمان خود داشته است تا آنجائيكه امام ابو حنيفه به فضل و منت امام صادق(ع) بر خود اعتراف نموده و در آن عبارت مشهور مى فرمايد: لَولاَ السَّنتان لَهلَكَ النُّعمَان اگر آن دو سال نبود نعمان هلاك مىشد[كه اين دو سال ظاهرا مربوط به آن زمانيست كه امام ابو حنيفه از عراق هجرت نمود و مدتى را در سرزمين حجاز در ملازمت امام صادق(ع) بسر برده است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 825
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 31 خرداد 1391
|
|
فاضل بزرگوار «سيّد جعفر مزارعى» روايت كرده:
يكى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معيشت در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملّى بود. روزى ازروى شكايت و فشار روحى كنارضريح مطهّر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام عرضه میدارد: شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بیبديل را به چه سبب در حرم خود گذارده ايد،درحالى كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم؟!
شب اميرالمؤمنين عليه السلام را در خواب مىبيند كه آن حضرت به او میفرمايد:اگر مىخواهى در نجف مجاور من باشى اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است ولى اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مىیخواهى بايد به هندوستان در شهر حيدرآباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى،چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو:
به آسمان رود و كار آفتاب كند.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 713
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 31 خرداد 1391
|
|
امام باقرعلیه السلام فرمودند:
کسی که زیارت کند امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا درکربلا و شب کند در حالیکه گریان است خدا را ملاقات می کند در روز قیامت با ثوابی معادل دومیلیون حج و دومیلیون عمره و دومیلیون جهادی که باپ یغمبر و ائمه هدا علیهم السلام انجام داده باشد.
راوی عرض کرد:
فدایت شوم کسی که در دوردست است و در روز عاشورا در کربلا نیست چه کند؟
فرمودند:در روز عاشورا یا به صحرا برود یا بر بالای بلندی درخـانه خودش قرار بگیرد و اشاره کند به جانب کربلا و به امام حسین علیه السلام سلام دهد و بر قاتل آن حضرت زیاد لعن و نفرین کند و بعد دو رکعت نماز بخواند و این عمل را پیش از ظهر عاشورا انجام دهد سپس برای امام حسین نوحه خوانی و عزاداری و گریه کند و اهل خانه را بر گریه بر امام حسین امر کند و در خانه خویش اقامه عزا کند و در مصیبت جانکاه آن حضرت بی تابی کند و همدیگر را درحال گریه بر حسین ملاقات کنند پس اگر چنین کنند من تمام این ثوابها را ازطرف خدا برای آنها ضامنم
راوی عرض کرد:شماتمام این ثوابها را برای کسی که چنین کند ضمانت میکنید؟
حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: آری من ضامنم.
راوی سوال کرد: چگونه همدیگر را تسلیت بگویند؟
امام فرمودند: مؤمنین در روز عاشورا وقتی به هم می رسند بگویند:
عظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد پس اگر میتوانی در این روز دنبال کاری نرو چرا که روز نحسیست که هیچ کاری در این روز انجام نمی شود و اگر هم انجام شود برکت ندارد و به سرانجام نمیرسد و در این روز برای منزلتان چیزی ذخیره نکنید چرا که برکت نداردکسی که آنچه گفته شد انجام دهد خدا ثواب یک میلیون حج و عمره و جهاد همراه رسول خدا را برایش می نویسد و ثواب عزاداری در مصیبت همه انبیا و همه رسولان و همه صدیقان و همه شهیدان که از دنیا رفته باشند یا شهید شده باشند از زمان خلقت دنیا تا روزی که قیامت برپا شود در نامه عملش نوشته می شود.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 900
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 31 خرداد 1391
|
|
نام و نسب سفیانی
همان گونه که روایات تأکید میکنند،او از نوادگان و از نسل «ابوسفیان» است و به همین دلیل هم به او «سفیانی»گفته میشود،از امام علی(علیه السلام) روایت است که ایشان فرمود: پسر جگرخوار از سرزمین بی آب و علف خارج میشود...نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از نسل ابوسفیان است.1
در حدیث دیگری ازشیخ طوسی آمده است که سفیانی از فرزندان«عتبه بن ابوسفیان»است.2
امام علی(علیه السلام)در نامهای به «معاویه»،سفیانی را از شمار آنان دانسته و فرموده است:
مردی از فرزندانت شوم و ملعون و بینزاکت و تیره دل و بیمار و قسیّالقلب است و خداوند رحمت و عطوفت را از دل او گرفته است،گویی اکنون او را میبینیم.
مادرش از قبیله بنیکلب است و اگر بخواهم نام او را میگویم و توصیفمیکنم،او فرزند کسی است که سپاهی را به مدینه گسیل میدارد.آنها وارد آن شهر میشوند و به قتل و کشتار و هتک حرمت و تجاور میپردازند و از میان
آنها مردی پرهیزکار و مخلص پا به فرار میگذارد... .3
از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که او از نسل «خالد بن یزید بن ابوسفیان» است.4
و از امام علی بن الحسین(علیه السـلام) نقل شده که حضــرت او را از فــرزندان «عنبسه بن ابوسفیان»5به شمار آورده و برخی روایات نام او را «عبدالله»6 گفتهاند که این مطلب نزد علمای اهل سنّت مشهور است.
امّا رأی مشهور این است که نام او «عثمان» از فـرزندان «عنبسه ابن ابوسفیان» است و همه میدانند که ابـوسفیان پنج فــرزند به نامهای «عتبـه»،«معـاویه» ، «یـزید»،«عنبس» و «حنظله» داشت.
چیزی که در مورد آن در تمام این روایات اتّفاق نظر وجود دارد.
این است که او از نوادگان ابوسفیان بوده و قدر به یقین هم همان است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 851
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 30 خرداد 1391
|
|
27 رجب سالروز بعثت حضرت محمد(ص) از روزهای خوب و متبرکی است که اعمالی برای شب و روز آن ذکر شده تا امکان بهره مندی هر چه بهتر و بیشتر از این فرصت معنوی فراهم شود.
شب مبعث از شب های متبرکه است و برای آن اعمالی ذکر شده:
در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد(ع) روایت شده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا(ص) به رسالت مبعوث شد و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال می برد.
در مورد این عمل آمده:
پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سورهاى از سوره هاى کوچک مفصل(مفصل از سوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.
نمازها دو رکعتی هستند.
پس ازهر دو رکعت بعداز سلام؛هفت مرتبه سوره حمد،هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن،و سورههای توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه،و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان.
بعد از اتمام نماز این دعا خوانده شود:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ...
ستایش خاص خدایى است که نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار،خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت بر پایه هاى عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت...
پس بخوان هر دعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش.
انجام غسل در این شب مستحب است.
زیارت حضرت امیرالمۆمنین(ع) که افضل اعمال این شب است.
اعمال روز عید مبعث
این عید از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول(ص) در آن روز به رسالت برگزیده شد.
برای این روز چند عمل ذکر شده است:
1. غسل.
2. روزه،این روز یکى ازچهار روزى است که درتمام سال امتیاز داردبراى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال.
3. بسیار صلوات فرستادن.
4. زیارت حضرت رسول و امیرالمۆمنین(ع).
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 922
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : دو شنبه 29 خرداد 1391
|
|
«پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید.هر گاه یکی از آن دو یا هر دو در نزد تو به پیری رسیدند،به آنان «اَف»مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.»
قرآن کتاب هدایت،نور،تذکر،موعظه،برهان،شفا،حکمت و علم است؛ قرآن،کتاب آسمانی مسلمانان،واپسین راهنمای بشر،کارآمدترین کتاب ها برای سعادت و بهروزی است،که در تمام شئون زندگی انسان ها سخن ها دارد؛ کتابی که کرامت واقعی را به انسان عطا میکند؛ کتابی که انسان را از ظلمات جهل،شرک و تفرقه نجات میدهد؛ کتابی که درمان دردهای فردی، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی است.
خداوند بزرگ از طریق قرآن کریم، پیام ها و فرمان های خود را بر بندگان خویش فرستاده است تا آنان راه رستگاری را بیابند و در آن گام بردارند. در سوره «اسراء» آیات ۲۳ تا ۳۸ خداوند بزرگ به بندگان خود فرمان هایی می دهد که اگر انسانها این فرمان ها را در زندگی دنیویی خود به کار گیرند، براستی که رستگار خواهند شد و رضایت معبود را فراهم خواهند کرد. لذا در این نوشتار به فرمان هایی که خداوند بخشنده و مهربان در سوره اسراء (آیات ۲۳ تا ۳۸) برای بندگان خود فرستاده است، اشاره می کنیم:
● پرستش خدا و احسان به والدین
«پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید.هر گاه یکی از آن دو یا هر دو در نزد تو به پیری رسیدند،به آنان «اَف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.»
اولین فرمان خداوند به بنده خود،توحید و احسان به والدین است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 806
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
تأثیر نماز بر تمرکز هواس
در نماز خود توجه و تمركز كامل داشته باش،زیرا از نماز تـو،آن مقدار قبول می شود كه با توجه خوانده شود.(1)
"تمركز(concentration)" نه تنها شرط لازم،بلكه در بسیاری موارد،شرط كافی برای بسیاری از موفقیت های انسان است.
عرصه كاربرد تمركز،نه فقط در فعالیت های مادی و محسوس انسان،بلكه گاهی تا حد مسائل ماورائی و مرموز هستی،گسترده است.
به عنوان مثال:
حتی در انواع ورزش هایی كه خاستگاه آنها در ممالک شرق دور می باشد(ازجمله ورزش های رزمی مثل كاراته، جودو،كونگ فو و...) شرط اصلی برای موفقیت و پیشرفت، برخورداری از "تمركز" می باشد.از این رو بخش مهمی از تمرینات این ورزش ها به "تمرین تمركز" اختصاص یافته است.
اما در فعالیتهای مادی و عادی روزمره انسان نیز"تمركزحواس"دارای نقش بسیار كلیدی است.
از سردار افسانه ای فرانسویان،"ناپلئون بناپارت" چنین نقل می كنند كه می گفت:
"تنها زمانی موفق به پیروزی های بزرگ در عرصه سیاسی و نظامی شدم كه توانایی یافتم مغز خود را كشو بندی كنم!؟ و در مورد انجام هر كار،تنها كشوی مربوط به آن را بگشایم و بر آن تمركز بدهم و سایر كشوهای مربوط به دیگر كارها را ببندم.
بدین معنا كه مثلا زمانی كه به حل یک مسئله جنگی مشغول بودم،تنها كشوی مربوط به آن مسئله در ذهنم بیرون بود و تنها بر روی آن كار می كردم و در این زمان همه كشوهای مغزی دیگرم،حتی كشوی مربوط به عشق "ژوزفین" بسته بود!"
به همین ترتیب،چنان چه مثلا یک دانش آموز یا یک دانشجو،بتواند موقع مطالعه دروس خود،تنها بر همان موضوع درسی موردمطالعه تمركز كند و از سایر افكار بر حذر باشد،موفق خواهد شدكه به پیروزی های چشمگیری در زمینه تحصیلی دست یابد.یا حتی یک كارمند،یک كاسب،یک بنا،یک راننده و...تنها زمانی در كار خود كاملا موفق خواهد بودكه از تمركز حواس كافی برخوردار باشد و به اصطلاح،حواسش به كارش جمع باشد.
به این ترتیب با این مثال ها میتوان به اهمیت زاید الوصف "جمع بودن حواس" یا همان "تمركز" پی برد و توجه نمود كه اگر در امور مختلف و به خصوص در كارهای فكری،با سلاح تمركز به میدان رفت و با توجه به رابطه تنگاتنگ حافظه و تمركز حواس،دانسته های جدید را با نظم و ترتیب روی یكدیگر قرار داد،قدم بزرگی در جهت تقویت حافظه نیز برداشته خواهد شد.
مطالعات مختلف علمی و پژوهشی و نظریه پردازی های گوناگونی نیز در دانش امروز،در این مورد صورت پذیرفته است كه از آن جمله میتوان به مطالعات "گاردنر مورفی" پیرامون canalization (متوجه ساختن اندیشه و فعالیت به موضوعی معین) اشاره كرد.(3)
اما توصیه های مؤكد و متعددی كه در تعالیم اسلامی مبنی بر"حضور قلب"در نماز و برخورداری از اقبال و تـوجه كامل به نماز به ما رسیده است،همگی دلالت بر آن دارد كه نماز ارزشمند در درگاه الهی نمازی است كه با تمركز كامل و تـوجه دقیق به مضامین آن،به جای آورده شود و نمازی كه طوطی وار و بدون حضور ذهن و قلب خوانده شود،از ارزش بسیار كمی برخوردار است.
حتی در حدیث معصوم(ع)آمده است كه:
عابدی كه بدون فهم و درک(و در نتیجه آن بدون توجه)عبادت می كند،همچون الاغ آسیاب است
(كالحمار الطاحونه).(4)
بدین ترتیب اقامه كننده حقیقی نماز، با برخورداری از حضور قلب درعبادت های یومیه خویش،در واقع "تمركز حواس" را بارها و بارها در طول یک شبانه روز،تمرین می كند و این صفت حسنه را در وجود خود،ملكه می سازد تا با بهره بردن از آن درهمه عرصه های زندگی،موفقیت را درهمه ابعاد ممكن نصیب خویش سازد.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 802
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
قبرستـان ابـوطالب یکی از زیارتگاه های مسلمانان در مکه به شمار میآید.
این مکان رابه نام مقبره معلی(یا معلاة)و مقبره بنی هاشم نیزمیشناسند.
قبرستان ابوطالب محل دفن بسیاری از افــراد خـاندان بنی هاشم و برخی از
نزدیکترین یاران رسولخدا(ص) است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 767
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
رابطه سوره حمد با ابواب هشتگانه بهشت/برکات قرائت فاتحة الکتاب
سوره مبـارکه حمد عصـاره معارف قـرآن کریم را در بردارد و از
این جهت این سوره را «ام الکتاب » و «فاتحة الکتاب» نامیدند.
سوره حمد که نخستین سوره قرآن قرار گرفته است به فاتحة الکتاب،سبع المثانی،سئوال، شفا،نـــور نیز مشهور است.در کلامی از پیامبرگرامی اسلام(ص)نقل شده است:فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است،هر کس آن را قرائت کند،ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده میشود.ابن عباس از پیامبراکرم(ص)نقل کرده است که:سوره حمد دو سوم قرآن کریم است.
آثار و برکات سوره
پیامبراکرم(ص) فرمودند:سوره حمد بر هیچ دردی خوانده نشد مگر اینکه دردش آرام می گیرد. همچنین امام صادق(ع) فرمودند:هرکس که بیماری به او برسد و هفت بار سوره حمد را بر خود بخواند،آن بیماری و درد از او برطرف میشود و اگر چنین نشد آن را هفتاد بار بخواند و من ضمانت می کنم که عافیت می یابد.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 759
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
چرا در آیه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" نون جمع آمده است؟
مفسران در این كه آیه شریفه"ایاک نعبد و ایاک نستعین"«متكلم به» نون جمع است و نمازگزار، در مقام فروتنى و شكستگى؛چند وجه آوردهاند،و نیكوترین آنها اینست كه:امام رازى در تفسیر كبیر آورده است.
در شریعت مطهر "اسلام" كسى كه چند جنس گوناگون را در یک معامله بفروشد،و برخى از آنها معیوب باشد، مشترى مىتواند،یا همه آنها را بخرد،و یا همه آنها را پس بدهد.
اما اختیار ندارد كه معیوبها را پس بدهد و بى عیبها را بردارد و در این مورد،چون نمازگزارى بیند كه عبادت او معیوب و ناقض است،آن را به تنهایى به پیشگاه پروردگار عرضه نمىكند،بلكه آن را به انضمام عبادت همه عبادت كنندگان:از انبیا و اولیا و نیكان ضمن یک معامله عرضه مىدارد.بدان امید،كه عبادت او در این ضمن پذیرفته شود.زیرا كه تمامى آن عبادات رد نمىشود. زیرا هرگاه،برخى پذیرفته شوند،برخى پذیرفته نشوند.
پذیرفتن سالم و نپذیرفتن معیوب،تبعیض در یک صفقه(عقدربیع) است و این،موردى است كه پروردگار،بندگان خویش را از آن،باز داشته است.پس،چگونه شایسته كرم پروردگارى اوست؟او راهى جز پذیرش همه در پیش ندارد و مراد حاصل است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 721
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
وجه به معاد و لحظات مرگ و انتقال از این جهان به عالم برزخ در تنبه روحی انسانها بسیار مؤثر است.
حضرت امیرالمؤمنین(ع)
طی روایتی ماجرای انتقال ازدنیا به آخرت را بیان نمودهاند.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند:
وقتی کسی از دنیا میرود آخرین روز از روزهای دنیای او و اوّلین روز از روزهای
آخـــرت اوست، سه چیــــز برای او مجسّـــم می گردد:مال،فــرزندان و عمل او.
سپس متوجه مال میشود و میگوید:به خدا سوگند من برای جمعآوری تو بسیار حریص بودم و نسبت به از دست دادن و رها نمودن تو بسیار بخیل؛حال در این هنگامِ تنگدستی و بیچارگی تو برای من چه میکنی؟
مال در جواب می گوید؛فقط کفن خود را از من میتوانی دریافت کنی.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 741
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
تا هزاران عامل دست به دست هم ندهند روزی انسان به وجود نمیآید و قرآن کریم
متـذکر این نکته شده است که سببیـت اسباب برای رزق شما به دست خــداست و
اوست که رزق شـما را میدهد و همه را در این ورطـه امیـدوار کرده است به طوری
که در آیات 22 و 23 سوره مبارکه «ذاریات» میفرماید:
«وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَ مَا تُـوعَدُونَ،فَوَرَبِّ السَّمَاء
وَالْأَرْضِ إِنَّـهُ لَــحَـقٌّ مِّثْـلَ مَا أَنَّــکُـــــمْ تَنطِـقُــونَ»
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 687
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
«تهران زندگی میکردم،کارم در زمینه کامپیوتر بود،روزی از تلویزیون یکی
از نمازهایی را که آیتالله بهجت(ره) میخواندند را دیدم و لذت بردم.
تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیتالله بهجت(ره) بخوانم،همین کار را هم کردم، به قم رفتم،دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه میشود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود،برنامهام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.
یک سال کارم همین شده بود،هر روز صبح میرفتم قم نماز میخواندم و برمیگشتم،در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود،هر روز مرا وسوسه میکرد که چرا از کار و زندگی میزنی و به قم میروی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و… .
کم کم نسبت به فریادهای آیتالله بهجت(ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد میکشه؟ چرا داد میزنه؟ چرا با درد سلام میده؟حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلامهای آقا سلام میدادم.
به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد میکشه دیگه نمیام قم نماز بخونم،همون تهران میخونم، این هفته هفته آخرمه…
یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا،در زدم،گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند،گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطهور شدم،تو ذهن خودم با آقا حرف میزدم،آقا اگر بهم نگی میرم هان!
آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیتالله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد،به خودم لرزیدم،یعنی آقا فهمیده من چی میگفتم؟ من که تو دلم گفتم،بلند حرفی نزدم،چطور شنید؟
سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم،در راه دائما با خودم میگفتم آقا چطور حرفهای من را شنید؟
در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم،در خواب دیدم پشت آیتالله بهجت(ره) ایستادم و در صف اول نماز میخوانم، متعجب شدم،در بیداری اصلا نمیتوانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول!
خوشحال بودم و پشت آقا نماز میخواندم،یک دفعه تعجب کردم،دیدم در جلوی آقا،روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد،آخه این در رو کی باز کردند؟
اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره،تعجب کردم،باغ سر سبز و پر از میوهای بود،خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم،در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.
یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد میکشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم میرفتم و سپس به تهران بازمیگشتم تا آقا رحلت کردند.»
این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیتالله العظمی بهجت(ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید درمراسم سالگردحضرت آیتالله بهجت(ره)درمسجد صاحب الزمان(عج) ورامین بازگو شد.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 785
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
کوثر،حوضى است در بهشت یا صحراى محشر که خداوند به پیامبراسلام (ص) عطا کرده است و مؤمنان هنگام ورود به بهشت از آب آن سیراب مى شوند.
کلمه «کوثر» از «کثرت» است به معناى خیرکثیر.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 870
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
شب 27 از این ماه روایتست که دوازده رکعت کند در این شب.در هر رکعتی «الحمد» و هر دو «قل أعوذُ» و «قل هو الله أحد» هر یکی چهار بار بخواند و پس از آن دعا کند دعایی که در شب نیمه ماه برفت بخواند و غسل مستحب است درین شب
و روز 27 بود از این ماه که ابوالقاسم محمد را فرستادند به رسالت و این روز یکی از چهار روزی است که در سال،روزه داشتن آن را فضلی بسیار است و آن 27 رجب است روز مبعث و 25 ذی القعده روز دَحْو الارض و هجدهم ذی الحجة روز غدیر و 17 ربیع الاول و مولد نبی.
و مستحب است روز 27 رجب غسل کردن و روزه داشتن و 12 رکعت نماز کردن با «الحمد»
و سورتی و پس از آن «الحمد» خواندن و «قل هو الله احد» و هر دو «قل أعوذ» هر یکی چهار
بار و
«لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أکبرُ،سُبْحانَ اللّهِ والْحَمدُ لِلّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم»
چهار بار «اَللّهُ اَللّهُ رَبّی وَ لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار بار و لا أُشْرِکُ بِرَبّی أَحَدا» چهار بار.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 867
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:
هر که سوره حجرات را بخواند، برای حفظ جنینش از خطرها و سقط،موثر است.
ماه اول
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره یس و الصافات بخواند وبه شکم بدمد.و روزهای جمعه از قبل از صبحانه انار میل کند و قبل از طلوع آفتاب،و هر روز بر 2 عدد خرما سوره قدر بخواند و آن را ناشتا بخورد.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 887
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
احسان، جامعترین و وسیعترین واژه در باب نیکی است.در حال فقر والدین،احسان مادّی و در حال غنای آنان، احسان روحی به آنها واجب است چنان که احسان به یتیم شامل تأدیب،حفظ حقوق،محبّت و تعلیم او میشود.
ملاک بهشت،ایمان و عمل است نه خیال و آرزو
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (بقره 82)
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند،آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند ماند.
پیامهای آیه:
1- در کنار تهدید، بشارت لازم است. آیه قبل کیفر گنهکار را مطرح کرد،این آیه پاداش نیکوکار را. «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا»، «أَصْحابُ الْجَنَّةِ»
2ـ ایمان، از عمل جدا نیست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا»
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 849
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
مروری بر سیره رهبران الهی و عالمان مکتب اسلام،در تمام عرصههای مادی و معنوی،درهای گرانبهایی از علم و معرفت را به روی طالبان و مشتاقان میگشاید و هر فردی به فراخور توان خویش از این سفره معنوی بهره میبرد.
فقیه عارف علی بن ابراهیم معصومی،معروف به «آخوندملاعلی همدانی»،در سال ۱۳۱۲ قمری در یکی از روستاهای سردرود به نام فس به دنیا آمد.مقدمات و سطوح فقه و اصول را در همدان آموخت،آنگاه برای تکمیل مراتب علمی راهی تهران شد و به مدت ۵ سال از محضر علما آن دیار از جمله حکیم و عارف حاج آخوند هیدجی،کسب فیض کرد و با آمدن مرحوم آیتالله حائری به قم،به این شهر عزیمت کرد و از محضر پر فیض آن استاد فرزانه کسب فیض کرد.
در سال ۱۳۵۰ قمری با درخواست مردم همدان و به امر آیتالله حائری به این شهر عزیمت کرد و به تدریس و رسیدگی به امور مردم همت گماشت و سرانجام در آخرین روز تیرماه سال ۵۷ شمسی مطابق با ۱۶ شعبان ۱۳۹۸ قمری دارفانی را وداع گفت.
خوابی عجیب
مرحوم آیتالله آخوند ملاعلی همدانی فرمود:
«شبی در عالم رویا دیدم،فردی درب منزل در حالی که در دست او چهار یا هفت مار بود،میزند و گفت:این مارها را آوردهام که به جان شما بیندازم و سه تای دیگر هم مانده است که بعداً میآورم،وحشتزده گفتم نه! ببرید به جان فلانی (یکی از علمای معروف شهر) بیندازید.
فردا صبح درب حیاط را زدند، یکی از تجار شهر که او را میشناختم، وارد شد و گفت این ۴۰۰ یا ۷۰۰ تومان وجه را آوردهام و ۳۰۰ تومان دیگر هم مانده است که بعداً میآورم.
من بدون اینکه آن خواب دیشب به یادم باشد،گفتم،ببرید به فلانی بدهید.او هم رفت و به آن آقا داد،پس از چند روز دیگر برگشت و گفت:این سیصد تومان باقی مانده است آوردهام،تا این جمله را گفت من به یاد آن خواب افتادم و گفتم نمیخواهم، نمیخواهم،ببرید،ببرید!
مرد تاجر گفت: والله گناه بچههاست و من تقصیر ندارم،گفتم: قضیه چیست؟
جواب داد: این اجاره سینماست که مقداری قبلاً آوردم و این هم بقیهاش است.
آنها میپردازند تا به جهنم نروند و ما...
روزی در خدمت آخوند ملاعلی همدانی حضور داشتم،شخصی آمد و ۲۵ قران سهم امام آورد، مرحوم آخوند پول را گرفتند،آهی کشید و گفت: خداوندا ! اینها میآیند این را میدهند که به جهنم نروند و ما میگیریم تا به بهشت برویم!
تردید در مصرف بیتالمال
آیتلله سید موسی زنجانی ضمن بیان خاطرهای از مرحوم آخوند همدانی فرمود:در یکی از زمستانهای سخت همدان،مقارن نیمه شعبان که سرمای شدید و بیسابقهای آن منطقه سردسیر را فرا گرفته بود،فقرای بسیاری دور خانه آخوند ملا علی اجتماع کرده،از او تقاضای کمک میکردند. ایشان که در مصرف سهم امام احتیاط تام داشت،به تردید میافتد که آیا سزاوار است که از آن وجوه به مستمندان بدهد؟
به همین منظور به توصیه یاد شده(برای دیدن ائمه در خواب) عمل میکند،منتهی بر اینکه دندان کشیده بود،روزه نداشته است.
با اینکه منزل آخوند به طوری بود که راهی به آن کوچه نداشت؛ ولی در خواب میبیند که حائلی نیست و مستمندان در اطراف کوچه به انتظار کمک نشستهاند و در آن اثنا صدای «یا کریم» بلند شد.
آخوند گفت:
دیدم،حاج شیخ عبدالکریم حائری بنیانگذار حوزه علمیه قم است!
میگوید:طلبکاری زیاد دارم و فعلاً من دو هزار تومان حواله دارم،مگر اینها(فقرا)باید از گرسنگی بمیرند.از خواب بیدار شدم،منتظر این حواله ماندم تا غروب خبری نشد،بعد دو هزار تومان از پدر زن دکتر جواد منصور گرفتم و به فقرا دادم.
بعد از گذشت بیست روز از این قضیه تقریباً پنجم ماه رمضان،کردی از اهل «باوعلی» به منزل آمد، صدایی بلند شد.دیدم «کرد» است،گفت:منزل آخوند اینجاست؟ گفتم: بفرمایید بالا،او با نوکرش آمد،کیفی به همراه داشت که در آن وصیتنامهای بود،آن را خواند،از جمله در آن نوشته بود:دو هزار تومان بدهید به آخوند ملا علی،تاریخ وصیتنامه در همان روزی بود که من شبش آن ذکر را خواندم!
مرحوم آخوند فرمود:چون دستورالعمل مزبور کاملاً رعایت نشده بود،یعنی نتوانسته بودم،روزه بگیرم، به طور غیر مستقیم و با وساطت مرحوم حاج شیخ برایم رفع تردید شد.
منبع
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
خــوش آن روزى كه مــا را سنگــرى بود
هــواى ما هواى ديگــرى بــود
خوش آن روزى كه دلها يكصدا بود
خوش آن روزى كه جبهه كربــلا بود
خوش آن روزى كه دل مىسوخت در تب
و چفيه،بوى خون مىداد هر شب
و چفيه، يادگار جبههها بود
و چفيه، رازدار جبههها بود
خوش آن روزى كه با سر مىدويديم
به خاك پاك جبهه مىرسيديم
درون جبههها طوفان به پا بود
خدا در كنج سنگرهاى ما بود
دلى بود و خدايى بود و سنگر
دعا بـــــــود و شقايقهاى پرپر
هنوز آرى بسيجى مرد جنگ است
و در دست تمام ما تفنگ است
برادرهاى ما مردان جنگاند
برادرهاى ما مرد تفنگاند...
هنوز آرى هواى جبهه داريم
شقايـــق زادگان داغـــداريم
خزان ما، بهار ماست،امــــروز
شهادت،افتخار ماست،امروز..
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 767
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
اول به مدينه مصطفی را صلوات
دوم به نجف شيرخــدا را صلوات
سوم به بقيع و چار امام معصوم
چارم به حسين و كربلا را صلوات
**************************
اول به مدينـه مصطفـی را صلوات
دوم به خراســان و رضـا را صلوات
سوم به قم و حضرت معصومه پاک
چارم به حسين سرجــدا را صلوات
***************************
اول به مدينه مصطفی را صلوات
دوم به عـلـی مرتضـی را صلوات
سوم به امام مهدی آن صاحب ما
چــارم به شهيد كــربلا را صـلوات
***************************
اول به مدينه مصطفی را صلوات
دوم به ائــمّه ی هـُدی را صلوات
سوم به ولی عصر آن حجت حق
چارم به شه طوس رضارا صلوات
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 695
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
آتشــی نمى سـوزاند (ابراهیــم) را
و دریایى غرق نمی کند(موسى) را
کودکی مادرش او را به دست هاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش میکند،عاقبت بر تخت ملک می نشیند
از این " قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
پس
به "تدبیرش" اعتماد کن
به "حکمتش" دل بسپار
و به سمت او قدمی بردار
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را تماشا کنی.
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 877
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
|