هُوَاللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّاهُوَعَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَالرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ
اوست خدايى كه غير از او معبودى نيست داننده غيب و آشكار است اوست رحمتگر مهربان
سوره الحشر/ آیه22
لا یَنفَعُ عَمَلٌ بغَیر عِلمٍ
هیچ عملی فایده ندارد،اگرانسان علمی نداشته باشد
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 883
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شیخ مفید از ابن عمّار و عدهای دیگر نقل کرده است که هارون عباسی در یکی از سفرهای حج خود،به مدینه رفت.قبل از این که به شهر برسد،بزرگان و سرشناسان به استقبالش در بیرون شهر رفتند.
پیشاپیش استقبال کنندگان حضرت امام کاظم علیه السلام براستری(چارپایی بارکش و سواری که پدرش الاغ و مادرش اسب است) سوار بود.ربیع (دربان مخصوص خلیفه) به حضرت گفت:این چه مرکبی است که با آن به استقبال امیرالمؤمنین! آمدهای؟
اگربا آن دشمنی را تعقیب کنی به او نمیرسی و اگر دشمنی تـو را تعقیب کنداز دست او جان سالم بدر نمیبری! حضرت فرمود:این مرکب از تکّبـر اسب پایینتـر و از زبـونی الاغ برتـر است و خیر در هر چیزی حدّ وسط است.(1)
هارون وارد مدینه شد و برای زیارت به حرم رسولخدا صلی الله علیه و آله مشرّف شد،در مقابل قبر مطهر ایستاد و گفت:درود بر تـو ای رسول خدا! درود بر تو ای پسرعموی من! و میخواست با این نسبت به خود ببالد(و بر دیگران اظهار برتری کند)که ناگاه امام موسی کاظم علیه السلام جلو رفت و فرمود:درود بر تو ای رسولخدا! درود بر تـو ای پدر! (یعنی:هارون! عوام فریبی مکن،من در این جهت نیز از تو برترم) رنگ از چهره هارون پرید و آثار خشم در چهرهاش نمودار گشت.(2)
امام باقرعلیه السلام
لا دین لمن دان بطاعة من عصی الله.(3)
آن که به پیروی از معصیتکار گرایش پیدا کند،دین ندارد.
پینوشتها:
1- «خَیرُ الاُمورِ اَوسَطُها»./2- ارشاد مفید،ج2،ص226/ 3-اصول کافی،ج 2،ص 373.
جلوههای تقوا،ج 3،محمدحسن حائری یزدی
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 805
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دلت را چند می فروشی؟!
ابوالفرج اصفهانى در كتاب مقاتل الطالبیّین خود آورده است:
روش و اخلاق امام موسى كاظم علیه السلام چنین بود كه اگر كسى پشت سر حضرتش حرف زشتى مىزد و بدگوئى میكرد،امام اظهار ناراحتى نمىكرد،بلكه هدیهاى برایش مىفرستاد.
همچنین مورّخین در كتابهاى مختلفى آوردهاند،مردی از نوادههای عمر بن خطاب،در مدینه با امام كاظم (علیهالسلام) دشمنی میكرد و هر وقت به او میرسید،با كمال گستاخی به علی (علیهالسلام) و خاندان رسالت ناسزا میگفت،و بدزبانی میكرد.
روزی بعضی ازیاران،به آن حضـرت،عرض كردند:
"به ما اجازه بده تا این مـرد تبهكار و بد زبان را بكشیم ".
امام كاظم (علیهالسلام) فرمود:
نه،هرگز چنین اجازهای نمیدهم،مبادا دست به این كار بزنید،این فكر را از سرتان بیـرون نمائید. تا اینكه از آنها پرسید:آن مـرد(نـوه عمر)اكنون كجاست؟
گفتند: در مزرعهای در اطراف مدینه به كشاورزی اشتغال دارد.
امام كاظم (علیهالسلام) سوار بر الاغ خود شد و به همان مزرعه رفت و در همان حال وارد به كشت و زرع او شد.
مرد فریاد زد: "كشت و زرع ما را پامال نكن ".
حضرت همچنان سواره پیش رفت،تا اینكه به آن مرد رسید و خسته نباشید به او گفت: و با روی شاد و خندان با او ملاقات نمود و احوال او را پرسید،و فرمود:"چه مبلغ خرج این كشت و زرع كرده ای؟"
او گفت: صد دینار
امام كاظم فرمودن چقدر امید داری كه از آن بدست آوری؟
او گفت: علم غیب ندارم
حضرت فرمود: من میگویم چقدر امید و آرزوی داری كه عایدت گردد.
گفت: امیداورم 200 دینار به من رسد.
امام كاظم(ع) كیسهای درآورد كه محتوی 300 دینار بود و فرمود:این را بگیر و كشت و زرع تـو نیز به همین حال برای تو باشد و خدا آنچه را كه امید داری به تو برساند.
آن مرد آنچنان تحت تأثیر بزرگواری امام گردید كه همانجا به عذرخواهی پرداخت،و عاجزانه تقاضا كرد كه تقصیر و بدزبانی او را عفو كند.
امام كاظم(ع) در حالی كه لبخند بر لب داشت،بازگشت.
مدتی از این جریان گذشت تا روزی امام كاظم(ع) به مسجد آمد،از قضا آن مرد نیز در مسجد بود، و با دیدن امام برخاست و با كمال خوشرویی به امام نگاه كرد و گفت:"اللهُ اَعلمُ حَیثُ یَجعلَ رِسالَتَه،خدا آگاهتر است كه رسالتش را در وجود چه كسی قرار دهد".
دوستان آن حضرت،وقتی که دیدند آن مرد كاملا عوض شده،نزد او آمدند و علتش را پرسیدند كه چه شده این گونه تغییر جهت داده ای،قبلا بدزبانی میكردی،ولی اكنون امام(علیهالسلام) را میستایی؟
او گفت:همین است كه اكنون گفتم،آنگاه برای امام (علیهالسلام) دعا كرد،و سؤالاتی از امام (علیهالسلام) پرسید و پاسخش را شنید.
امام (علیهالسلام) برخاست و به خانه خود بازگشت،هنگام بازگشت به آن كسانی كه اجازه كشتن آن مرد را میطلبیدند فرمودند: "این همان شخص است،كدامیک از این دو راه بهتر بود، آنچه شما میخواستید یا آنچه من انجام دادم؟من با مقداری پول كه كارش را سامان دهد، اوضاعش را سامان دادم،و از شر او آسوده شدم.
منابع:
اعلام الوری،ص 296.
اعیان الشّیعه،ج 2،ص7.
بحارالانوار،ج 48،ص 102،ح7.
مناقب ابن شهر آشوب،ج 4،ص 319.
دلائل الامامة،ص 311.
كشف الغمّة،ج 2،ص 288.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 741
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
از بارزترین نكات دردناک در زندگانى امام كاظم علیه السلام،زندانى شدن هاى مكرر و طولانى آن حضـرت در عصر هارون الرشید است.
هراس حكومت هارون
امام كاظم(ع)در شرایط دشوار حكومت عباسیان مى زیست كه دستگیرى و آزار هواداران اهل بیت،سیاست رایج خلفا بود و طبیعى بود كه آن حضرت نیـز،از سوى هارون الرشید،دچار زندان و شكنجه گردد.
به گواهى تاریخ،امام موسى بن جعفر(ع)،قربانى بیم و هراسى شد كه هارون نسبت به از دست دادن حكومت خویش داشت،نیزقربانى سخن چینی ها و گزارش هاى دروغ بدخواهان و متملقان گردید.
به نقل بـرخى مـورخان،سبب آمـدن موسى بن جعفـر(ع) به بغداد،آن بـود كه هـارون الرشید می خواست خلافت را براى پسرش «محمد امین» استـوار سازد.
در سال179 به حج رفت و به همه نواحى فرمان صادر كرد و به همه فقیهان،عالمان،قاریان و امیران دستور داد كه در موسم حج در مكه حضور یابند و خود،راه مدینه را در پیش گرفت.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 856
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام،معروف به كاظم،باب الحوائج و عبدالصالح در روز یكشنبه 7 صفر سال 128 قمرى در روستاى«ابواء»،دهى در بین مكه و مدینه،متولد گردید.
نام مادر آن حضرت،حمیده است.
آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمرى،در زندان هارون الرّشید عبّاسى در بغداد،در 55 سالگى به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید.
مرقد شریفش در كاظمین،نزدیک بغداد،زیارتگاه شیفتگان حضرتش میباشد.
حضرت امام موسی كاظم علیه السلام،سی و هفت فرزند پسر و دختر از خود به جای گذارده كه والاترینشان حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام میباشد.
امام موسى کاظم علیه السلام همان راه و روش پدرش حضرت صادق علیه السلام را بر محور برنامه ریزى فكرى و آگاهى عقیدتى و مبارزه با عقاید انحرافى،ادامه داد.
ابن حجر هیثمى میگوید:«موسى كاظم وارث علوم و دانشهاى پدر و داراى فضل و كمال او بود وى در پرتو عفو و گذشت و بردبارى فوق العاده كه در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب كاظم یافت،و در زمان اوهیچ كس درمعارف الهى و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید.»
آن حضرت با دلائل استوار،بیمایگی ِ افكار اِلحادى را نشان میداد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه میساخت.
كم كم جنبش فكرى امام درخشندگى یافت و قدرت علمیاش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد.
این كار بر حاكمان حكومت عباسى سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مكتبش با شدت و فشار و شكنجه برخورد كردند.
ازاین رو،امام كاظم علیه السلام به یكى از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهاى موجود،از سخن گفتن خوددارى كند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه،ازبحث و گفتگو خوددارى كرد.
ابن حجر هیثمى میگوید:
«موسى كاظم وارث علوم و دانشهاى پدر و داراى فضل و كمال او بود وى در پرتو عفو و گذشت و بردبارى فوق العاده كه در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد،لقب كاظم یافت،و در زمان او هیچ كس در معارف الهى و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید.»
امام كاظم علیه السلام در برابر دستگاه ظلم و ستم عباسى موضع سلبى و منفى را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوى و منازعات خود،به دستگاه دولتى روى نیاورند و به آنان شكایت نبرند و سعى كنند با قرار دادن قاضى تحكیم در میان خویش،منازعات را فیصله دهند.
امام کاظم علیه السلام درباره حاكمان غاصب زمانش فرمود:«هركس بقاى آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر كس از آنان باشد واردآتش گردد.»بدین وسیله آن حضرت،خشم و نارضایتى خودرا از حكومت هارون پیاپى ابراز میفرمود و همكارى با آنان را در هر صورت حرام میدانست و اعتماد و تكیه بر آنان را منع میكرد و میفرمود:«بر آنان كه ستمكاراند تكیه مكنید كه گرفتار دوزخ میشوید.»
امام کاظم علیه السلام درباره حاكمان غاصب زمانش فرمود:«هر كس بقاى آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر كس از آنان باشد وارد آتش گردد.»
توصیههای امام به علی بن یقطین
امام كاظم علیه السلام،على بن یقطین،یكى از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا كرد و اجازه داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او،منصب زمامدارى را در ایام مهدى بپذیرد.
او نزد امام موسى علیه السلام رفت و از او اجازه خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترک كند،اما امام او را از این كار بازداشت و به او گفت:«چنین مكن،برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تـو افتخار میكنند،شاید به یارى خدا بتوانى شكستها را درمان كنى و دست بینوایى را بگیرى یا به دست تـو،مخالفان خدا در هم شكسته شوند.
اى على! كفّاره و تاوان شما،خوبى كردن به برادران است،یک مورد را براى من تضمین كن،سه مورد را برایت تضمین میكنم،نزد من ضامن شو كه هریک از دوستان ما را دیدى نیاز او را برآورى و او را گرامى دارى و من ضامن میشوم كه هرگز سقف زندانى بر تـو سایه نیفكند و دم هیچ شمشیر به تـو نرسد و هرگز فقر به سراى تـو پاى نگذارد.
اى على! هر كس مؤمنى را شاد سازد،اول خداى را و دوم پیامبر را و در مرحله سوم ما را شاد كرده است.»
سخن چینى درباره امام کاظم علیه السلام
پارهای از فعّالیتهای امام كاظم علیه السلام به وسیله سخن چینان به هارون الرّشید میرسید و این امر،كینه و خشم او را برمیانگیخت.
یک بار به او خبر دادند كه از سراسر جهان اسلام،اموالى هنگفت نـزد امام موسى بن جعفر علیهماالسلام جمع آورى میگردد و از شرق و غرب براى او حمل مىشود و او را چندین بیت المال است.
هارون به دستگیرى امام و زندانى كردن او فرمان داد،یحیى برمكى آگاه شد كه امام در پى كار خلافت براى خویش افتاده است وبه پایگاههاى خود درهمه نقاط كشور اسلامى نامه مینویسد و آنان را به سوى خویش دعوت میكند و از مردم میخواهد كه بر ضدّ حكومت قیام كنند،یحیى به هارون خبر داد و او را علیه امام تحریك كرد.
هارون امام را به زندان افكند و از شیعیانش جدا ساخت و امام روزگارى دراز،شاید حدود چهارده سال،در زندان هارون گذراند.
متن نامه امام کاظم علیه السلام به هارون
امام در زندان نامهاى به هارون فرستاد و در آن نامه نفرت و خشم خود را به او ابراز فرمود، متن نامه چنین است:«هرگز بر من روزى پر بلا نمیگذرد،كه بر تـو روزى شاد سپرى میگردد،ما همه در روزى كه پایان ندارد مورد حساب قرار میگیریم و آنجاست كه مردم فاسد زیان خواهند دید.»
امام كاظم علیه السلام در زندان،شكنجهها و رنجهاى فراوان راتحمل كرد،دست و پاى مباركش را به زنجیر مىبستند و آزارهاى كشنده بر او روا میداشتند.و سرانجام زهرى كشنده به او خوراندند و مظلومانه او را به شهادت رساندند.
استاد حسین انصاریان
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 698
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چـــاه زنــدان قتلگاه یـوسف زهرا شده
چشم یعقوب زمان در ماتمش دریا شده
اختران اشک جارى ز آسمان دیده گشت
چون نهان ماه رخش در هاله غمها شده
بس كه جانسوز است داغ آن امام عاشقان
در عزایش غرق ماتم خانه دلها شده
اى طرفداران قــــــرآن و شریعت بنگری
د موسى جعفر شهید مكتب تقوا شده
او نه تنها تازیانه خــورده از دست ستـم
صورتش نیلى ز سیلى چون رخ زهرا شده
ناله جانسوز معصومه ز دل برخواسته
در مدینـه دختــرى امروز بى بابا شده
این عزاى كیست كه این گونه جهان ماتم سراست
گوئیـــا بــــرپا دوباره شـــــــــــور عاشــــــــورا شده
این عــزاى حجت حق موسى جعفر بـود
كز غم جانسوز او افسرده قلب ما شده
«حافظى» شد ژرف زندان بهر او معراج عشق
عاشـــق صادق ســوى معشوق ره پیما شده
محسن حافظى
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 917
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چـــاه زنــدان قتلگاه یـوسف زهرا شده
چشم یعقوب زمان در ماتمش دریا شده
اختران اشک جارى ز آسمان دیده گشت
چون نهان ماه رخش در هاله غمها شده
بس كه جانسوز است داغ آن امام عاشقان
در عزایش غرق ماتم خانه دلها شده
اى طرفداران قــــــرآن و شریعت بنگری
د موسى جعفر شهید مكتب تقوا شده
او نه تنها تازیانه خــورده از دست ستـم
صورتش نیلى ز سیلى چون رخ زهرا شده
ناله جانسوز معصومه ز دل برخواسته
در مدینـه دختــرى امروز بى بابا شده
این عزاى كیست كه این گونه جهان ماتم سراست
گوئیـــا بــــرپا دوباره شـــــــــــور عاشــــــــورا شده
این عــزاى حجت حق موسى جعفر بـود
كز غم جانسوز او افسرده قلب ما شده
«حافظى» شد ژرف زندان بهر او معراج عشق
عاشـــق صادق ســوى معشوق ره پیما شده
محسن حافظى
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 861
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
لحظــــــــــــــــــــــه های آخر قبل از ظهور
نامـــــــــــــــــــــــــــــــــه اعمال من منفی نور
مثبــــــــــــــــــــــــــــــت اعمال من منهای حق
ظاهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــر اعمال من غرق غرور
هیچوقـــــــــــــــــــــــــــــــــت نادم نبودم یک شبی
غرق شـــــــــــــــــــــــــــــور بیخودی نه یک حضور
حاش لله مــــــــــــــــــــــــــــــــن گدا باشم بر او
صــــــــــــــــــــــــد گنه کردم شدم من دور دور
شــــــــــــــــــهوت آمد بنده اش با سر شدم
منصـــــــــــــب آمد در دلم صد شور شور
عـــــاقبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت من ماندم و یک آرزو
می شــــــــــــــــــــــــــــــــــود آیا ببینـــــــــــم روی او؟؟!!
رقص گلها
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 789
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
@ تسلط و مدیریت بر داشته های دیگران.
@ اشرافیت و کنترل نامحسوس کاربران در سریع ترین زمان.
@ فضای مجازی که با زندگی ما آمیخته است،میدان نبـرد جنگ نـرم
علیه ما محسوب میشود.
@اولین موشک این جنگ ویروسstock net بود.
@دومین موشک ویروس جدید flaim است که ایران و سوریه را هدف
قرار داده است.
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 746
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بررسی اخلاقی و رفتــــاری طنــــــــز پَـــ نه پـَــ
ابتدا باید از باب مقدمه خدمت جوانان عزیز عرض کنم که از خصوصیات مومن آن است که همیشه لبخند بر لب دارد و نیز در روایات فضیلتهای زیادی برای شخصی بیان شده که علاوه بر اینکه لبخند خود را از دیگران دریغ نمی کند اهتمام به شاد کردن دل مومنان دارد و اینکه خداوند شوخی کننده در میان مردم را دوست دارد به شرط آنکه بدون گناه و ناسزاگویی باشد1،آری ماهیت شوخی و خنداندن ماهیت بسیار نیکی است و محبوب خداوند و اولیای او،اما زمانی این ماهیت تغییر می کند که آنچه به ظاهر شوخی و خنداندن دیگران است موجب آزار و بی احترامی و یا تمسخر دیگران ،یا شامل دروغ و تهمت و ناسزاگویی باشد،در این زمان می توان گفت که این عمل علی رغم اینکه دیگر حسنی ندارد عملی مذموم و ناپسند است.
اما آنچه که امروزه به عنوان مینیمال های طنز پـ نه پــ در میان شبکه های اجتماعی و به تبع آن در میان جوانان و محاورات آنها رواج پیدا کرده، شامل آفت هایی است که در این نوشتار در ضمن بررسی چگونگی شکل گرفتن این گزاره ی به اصطلاح طنز به آفت های رفتاری و اخلاقی آن خواهیم پرداخت.
در یک جمله میتوان آسیب این عبارت را دست به دست شدن و منتقل گشتن مفاهیم ضد دینی و ضد فرهنگی و حتی سیاسی از فضای آلوده فیس بوک به میان بافت های مختلف جامعه به بهانه خندیدن و خنداندن تعبیر نمود.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 715
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بوسه مگر چیست فشـــــار دو لب
آنکه گناه نیست چه روز و چه شب
بوسه یعنی ُ وصل شیــرین دو لب
بوسه یعنی عشق در اعماق شب
بوسه یعنی مستی از مشروب عشق
بوسه یعنی آتــــش و گــــــــرمای تب
بوسه یعنی لذت از دلدادگی
لذت از شب ُ لذت از دیوانگی
بوسه یعنی حس خوب طعم عشق
طعــــم شیــرینـی به رنگ سـادگی
بوسه یعنی ُ آغازی برای ما شدن
لحظه ای با دلبــــــری تنهــا شدن
بوسه آتش می زند بر جسم و جان
بوسه بر می دارد این شرم از میان
بوسه یعنی شادی و شور و نشاط
بوسه یعنی عشـــق خـالی از گناه
بوسـه یعنی قلب تــو از آن من
بوسه یعنی تو همیشه مال من
:: موضوعات مرتبط:
شعر عاشقانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1138
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
جنگ بنی المصطلق یا آغاز دوستی
چکیده
بنى المصطلق نام قبیله اى بود که در بیابانهاى حجاز سکونت داشتند و مانند سایر قبایل عرب از راه دامدارى،زراعت و تجارت روزگار مى گذرانیدند.این قبیله درجنگ احد جزء همدستان قریش بودند و آنها را یارى کردند،مطابق مشهور در شعبان سال ششم هجرت به حضرت محمد(ص) خبر رسید که رئیس این قبیله - حارث بن ابى ضرار - لشکر و ساز و برگ جنگى تهیه کرده و تصمیم دارد بزودى به مدینه حمله کند.
پیغمبر اسلام با شنیدن این خبر دستور بسیج لشکر را داده و ابو ذر غفارى را در مدینه منصوب فرمود و خود با سربازان اسلام حرکت کردند.و در جایى به نام«مریسیع»به دشمن برخورد کرده و حمله از دو طرف شروع شد.
بنى المصطلق پس از اینکه ده تن کشته دادند،تاب مقاومت نیاورده فرار کردند و اموال آنان که دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند بود بهره مسلمانان گردید و زنان و کودکانشان نیز به دست آنان اسیر گشتند.
:: موضوعات مرتبط:
تاریخی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 839
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برای شنیدن این موزیک روی لینک زیر کلیک کنید
موزیک بی کلام - ویولن - پرویز یاحقی
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 882
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
به گزارش روز يكشنبه جام جم آنلاين به نقل از لومتن،به لطف تلسكوپ"ESO "در صحرای آتاكاما در شمال شيلی تصاوير زيبايی تاكنون از اين پديده بديع كائنات تهيه شده است.
يک فرشته نورانی با بال های گشوده و چوب دستی سحرآميزش كه فاصله نوک های دو بال آن 100 هزار سال نـوری است.سر آن با سرعت 400 كيلومتر در ثانيه از بال هايش دور میشود.
اين فرشته كه توسط دانشمندان "پرنده" نامگذاری شده بر اثر برخورد سه كهكشان به وجود آمده است.
سه كهكشانی كه با يكديگر برخورد كرده و اين"پرنده"يا مگا كهكشان را به وجود آورده اند توسط دانشمندان به زبان ساده "قلب"،"بدن" و "سر" ناميده می شوند.
مترجم:بهرام افتخاری
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 801
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نـوزدهم تيـرماه سالــروز عمليات قدس 3
نفـوذ و ضربه به خط دشمن موقعیت منطقه عملیاتی «قدس3» از سوی دشمن به بلندی های «مین منصور» و در میان افراد محلی به «فره سیاه» مشهور است.این منطقه در محور عمومی دهلران طیب در غـرب رودخانه «میمه» قراردارد و دارای تعدادی تپه و بلندی است.
بلندی 208 به سبب اشراف آن بر غرب رودخانه میمه شهرت و اهمیت ویژه ای در هر دو سوی نبرد داشت.دشمن پس از شكست در عملیات بیت المقدس و عقب نشینی سراسری خود كه به آزادی خرمشهر انجامید،بخشی از بلندیهای مرزی جبهه میانی را در اشغال خودنگه داشت تا دید و اشراف كافی بر منطقه عمومی دهلران داشته باشد.طراحی عملیات قدس 3 بر همین اساس و به تناسب راهكارهای موجود در منطقه از دو محور صورت گرفت.
رزمندگان در ساعت 02:45 دقیقه با مداد روز 20تیر 1364 با رمز «یا امام جعفرصادق(ع)» به طور همزمان حمله خود را آغاز كردند.سرعت عمل نیروهای خودی چنان بود كه در همان لحظات نخست،نزدیک به 70 تن از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند.نیروها با رعایت اصل غافلگیری و استتار شب،به قرارگاه دشمن در عقبه خط آنان حمله برده و كابلهای برق و مخابرات خط اول آنان را قطع كردند.بدینصورت ارتباط نیروهای دشمن با عقبه خود به منظور خبـردهی و پشتیبانی مختل شد.از آنجا كه هدف این عملیات صرفا نفوذ و ضربه زدن به یگان های دشمن بود،لذا نیروها حتی الامكان از غنیمت گرفتن و انتقال اقلام دست و پا گیر،خودداری كردند و تلاش نمودند تا اساسا امكانات دشمن را منهدم سازند.
پس از اجرای موفق عملبات و سرزدن سپیده صبح،دستور عقب نشینی و بازگرد نیروها ی خط شكن به خطوط پیشین صادر شد.دشمن نیز كه با توجه به قطع كابلهای ارتباطی و مخابراتی خود از اهداف این عملیات غافل بود،به طور همه حانبه اقدام به پاتک بر روی بلندیهایی كه از نیروهای ایرانی خالی شده بود كرد و طبیعتا از این ضد حمله سودی نجست.
همزمان با عملیـات قـدس 3،عملیات دیگری تـوسط نیــروی زمینی ارتش در منطقه عملیـاتی «شهرانی»،به منظور باز پس گیری مناطقی كه به تازگی در اشغال دشمن در آمده بود،صورت گرفت.این یورش سبب شد كه تـوجه فرماندهان عراقی به آن محمور معطوف شود،بنابـراین میتوان گفت كه عملیات نیـروهای ارتش به نوعی پشتیبانی عملیات قدس 3بود.
دراین حمله 15دستـگاه خـودروی ایفا(كامیـون)،4دستگاه تانک،15دستگاه خمپاره انداز،10زاغـه مهمات،مقـر گردان 1 و 2 از تیپ 805 و پمپ بنـزین قرارگاه دشمن درمنطقه منهدم شد.
ضمن آنكه 1470 تن ازنیروهای دشمن كشته و زخمی شده یا به اسارت نیـروهای عمل كننده خـودی در آمدند.
علاوه بر این،چندین دستگاه بی سیم و سیستم های مخابراتی و شماری سلاح سبک و نیمه سنگین از دشمن به غنیمت گرفته شد.
نام عملیات: قدس 3 (انهدامی(
20زمان اجرا: /4/1364
مدت اجرا: یک روز
تلفات دشمن (كشته،زخمی و اسیـر):1470نفر
رمز عملیات: یا امام جعفرصادق(ع(
مكان اجرا: منطقه عمومی دهلران - طیب،در جبهه میانی جنگ
ارگانهای عمل كننده:رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی
اهداف عملیات:نفوذ و ضربه زدن به یگانهای دشمن
:: موضوعات مرتبط:
تاریخی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 798
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0