زیباترین خوی زن، نجابت اوست. ارد بزرگ
در دنیا تنها دو چیز زیباست، زن و گل. مالرب
مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند
کونته ورسیه
خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند
رابیندرانات تاگور
منشأ هر کار بزرگی زن است،زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود
لامارتین
اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی
یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند. ارد بزرگ
زن وقتیکه دوست بدارد،غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هرچه عاطفه،
مهربانی و نوازش و فـداکاری دارد تنـها برای او به کار می برد. آلفونس دوده
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 798
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
پیش بینی امام خمینی(ره) از حوادث امروز مصر:
واجب است بر زن و مرد مصری که قیام کنند
ملت مصر اعتنا نکند به این حکومت جائری که اعلام می کند که ما هر کس اسم از اسلام ببردسرکوب می کنیم.بدانند که اسلام در مصر در خطر است و واجب است بر زن و مردمصری که قیام کنند و این حکومت فاسد را،که از اول اعلام جنگ با اسلام داده است،سرکوب کنند.
آثار بیانات گوهرگونه امام خمینی(ره) که مدتها پس از ایرادشان به وقوع می پیوندد،بیش از پیش انسان را با عمق نظریات بنیانگذار فرزانه انقلاب اسلامی آشنا میکند.حوادث چند هفته گذشته در برخی کشورهای عربی و اسلامی و خصوصا وقایع مصر،از جمله مسایلی است که امام خمینی سالها پیش به آن پرداخته اند و مردم مصر را به قیام علیه "مبارک" دیکتاتور فراخوانده اند.
فتوای امام خمینی در رابطه بابی اعتنایی مردم مصر به حکومت نظامی:
ملت مصر از حکومت نظامى نترسد و به او اعتنا نکند و همانطور که ایران حکومت نظامى را شکست و به خیابانها ریخت، آنها هم بشکنند و به خیابانها بریزند و این تفالههاى امریکا را بیرون بریزند. ملت مصر ننشینند تا این قدرت از بین رفته دوباره دست و پاى خودش را جمع کند و نفوذ خودش را بر ملت تحمیل کند. امروز روزى است که ملت مصر باید قیام کند
ملت مصر امروز قدرت دستش است.ارتش معلوم نیست که با دولت باشد،مگر آنهایى که جیره خوار امریکا هستند.ارتش مصر توجه کند به اینکه اگر بخواهد پشتیبانى کند از این حکومتى که اعلام کرده است که من تابع امریکا هستم و اسرائیل و من هرکس دم از اسلام بزند او را خفه مىکنم، این ننگ را به خودش،ارتش مصر راه ندهد و مهلت ندهد تا بعد از این،باز اسرائیل بیاید و به شما حکومت کند،و اسرائیل و امریکا مقدرات شما را در دست بگیرند
مصر در آخر الزمان:
روايـات پـيـشامدهايى كه پيرامون مصر وارد شده متعدد است...نخست روايات بشارت دهنده پيامبـر(ص)به مسلمانان جهت فتح مصر بدست آنان،تا برسد به روايات مربوط به استيلاى مـغـربـى هـا بـر مـصـر در حـوادث انقلاب فاطميان و بالاخره حوادث زمان ظهورحضرت مهدى(ع)، بيان مى شود.
امـا پـيشامدهاى زمان ظهور با حوادث تاءسيس دولت فاطمى در منابع بيان پيشامدها در هم آمـيـخته است.زيرا در روايات مربوط به حضرت مهدى(ع)،ورود سپاه مغربى به مصر نـيـز ديـده مـى شـود...و راه تـشخيص آن،وجود روايتى است كه دلالت بر پيوستن آن به زمان ظهور و يا پيوستن به حادثه معينى به حادثه هاى زمان ظهور حضرت،مانند خروج سفيانى و غير آن داشته باشد.
بـا مـلاحـظـه دقـيـق،فـقط سلسله رواياتى در دست ما مى ماند كه پيشامدهايى را در مصر عـنـوان كـرده اسـت بـدون ترديد آن حوادث از جمله پيشامدهاى زمان ظهور حضرت مهدى(ع) بوده و يا به احتمال قوى از آنهاست.
از آن جمله،روايات مربوط به كشته شدن فرمانرواى مصر بدست مردم آن كشور است كه ايـن روايـت بـطـوريـكـه در كـتـاب بـشـارة الاسـلام ص 175 بـه نقل از ارشاد مفيد ديده مى شود، بعنوان يكى از نشانه هاى ظهور مهدى(ع) آمده است.
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 820
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
مجنون حریف غصه لیلانمی شود
زخم فراق بی تـو مداوا نمی شود
فالی زدم به حضـرت حافظ باز گفت
بخت همیشه بستـه ما وا نمی شود
آب از سرم گذشت دراین موج بیکسی
ســـاحل حــریف طعنــه دریـا نمی شود
دلخــوش به هیئتــم که شنیـدم حضور تـو
جــــز در هـــــــوای روضــه ســقا نمی شود
جـــان دو دست حضـــــرت عباس جـان مشک
آقـــــــا بیـــــــا که بخـت دلـــــــــم پــا نمی شود
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 863
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
جان را مپرس با غم هجران چه میکند
با تیغ تیـــــز پیکـر عـــریان چه میکند
مستـــانـه غمت مِی جنت نمیخورد
سرگشته تو با سر و سامان چه میکند
بودیـــم خـاک و با نگهت کیمیـا شدیــم
بنگر به ذره، مهر درخشان چه میکند
از ابر لطف توست که سرسبز ماندهایم
در این کویــــر تَفزده، باران چـه میکند
ما را که دید بر سر کویش به خنده گفت
بیـمار ره نبـرده به درمـان چه میکند
ای صــد بهـــار از تــو شکوفا بیـا بیـا
باد خزان ببین به گلستان چه میکند
پرسیدهای که دوست ز دشمن چه میکشد
هیچ آگهی فراق تـو با جان چه میکند
ای منتظر بیــا و نظر کن که داغ هجـر
با لالههای سوختـه دامان چه میکند
در حسرت تو دربدری شد نصیب خضر
ورنه به سیــر کوه و بیـابان چه میکند
دست نیاز بهسوی تـو دارد وگرنه نوح
با زورق شکسته به طوفان چه میکند
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 782
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
توفیق نصیبم شده از یار بخوانم
مدّاحی دلدار کنم از دل و جانم
خواهم ز خدا ای هدف خلقت هستی
تا روز جزا زیر لوای تو بمانم
المنةُ لله که من وقف تو هستم
یعنی که گدای تواَم و شاه جهانم!
وقتی که زبان مدح و ثنای تو بگوید
شهد عسلت می چکد از هر دو لبانم
جام دلم از عشق تو گردیده لبالب
این حالت روحانی من گشته نشانم
جز مِهر تو را در دل خود راه ندادم
مِهر تو شود روز جزا خطّ امانم
سرشار شدم از کرَم واسعه ی تو
از فیض تو نشأت ببَرد طرز بیانم
بر طینت من مُهر غلامی تو پیداست
تزریق شده مِهر تو در روح و روانم
سوگند به زهرا که تویی دار و ندارم
گر،اَمر کنی در قدمت جان بسپارم
جبریل فرود آمده از سوی خدایت
حکمی ز خدای احد آورده برایت
آورده برای تو که سلطان جهانی
تاجی که مزیّن شده با نور ولایت
«اقرأ» به تو تلقین بکند یار قدیمی
آوای علی می رسد از غار حرایت
فرمود بخوان نام خداوند جلی را
آن کَس که به هر لحظه کند از تو حمایت
شد واسطه ی فیض خدا حضرت حیدر
یعنی که به دست علی است امر هدایت
تو با علی هستی و علی با تو دمادم
هر جا که تو رفتی،شده او پای به پایت
تو منبع نوری و علی لمعه ی نورت
یعنی که تویی کعبه و او قبله نمایت
آویخته بر گردن من رشته ی لطفت
مملو ز کرامات تواَم،زیر لوایت
من جز تو و حیدر به خدا یار ندارم
جز لطف شما هیچ مددکار ندارم
ای دوستی ات تاج سر عالم و آدم
المنةُ لله که تویی سید خاتم
با خُلق عظیمت همه را شیفته کردی
اسلام ز اخلاق تو شد قبله ی عالم
مشی تو به اسلام علی عادتمان داد
این است صراطی که به قرآن شده اقوَم
تاریخ علی دوستی از ناحیه ی توست
تویم ولایت به تو دادند مُسلّم
واقف به تولای علی چون تو کسی نیست
ای یار قدیمی علی،قائد اعظم!
با دست که شد تاج رسالت بر سر تو؟
این دست خدا بود که گشتی تو معمّم!
معراج،خدا از چه کسی با تو سخن گفت؟
با صوتِ که اسرار خدا بود مفهّم؟
هنگام خداحافظیِ آخر معراج
آیا تو نگفتی به خدا یا علی آن دم؟
بالله که این حمد خداوند ودود است
حیدر به خداوند قسَم،اصل وجود است
قلبم شده امشب حرم حیدر کرّار
جانم به فدای قدم حیدر کرّار
بر طالع من شیعه ی حیدر بنوشتند
نقش است به قلبم عَلَم حیدر کرّار
زنگار،زدوده ز دلم نور ولایت
گردیده دلم جام جم حیدر کرّار
اُفتد به تن دشمن تو لرزه ی سنگین
وقتی شنوَد ذکر و دم حیدر کرّار
در معرکه بر روی زمین ریخته سرها
با چرخش تیغ دو دم حیدر کرّار
روئیده به جان و دل من گلشن مِهرت
از بارش ابر کرَم حیدر کرّار
با نیمه نگاه تو شدم یار ولایت
صد شکر شدم از خدَم حیدر کرّار
از روز ازل تا به ابد دل به تو بستم
از پیر غلامان شما بوده و هستم
محمد فردوسی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 822
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
2006
هر کجا که پا نهی ای جان من
بردمد لاله و بنفشه و یاسمن
پاره گل برکنی بر وی دمی
بازگردد یا کبوتر یا زغن
در تغاری دست شویی آن تغار
ز آب دست تو شود زرین لگن
بر سر گوری بخوانی فاتحه
بوالفتوحی سر برآرد از کفن
دامنت بر چنگل خاری زند
چنگلش چنگی شود با تن تنن
هر بتی را که شکستی ای خلیل
جان پذیرد عقل یابد زان شکن
تا مه تو تافت بر بداختری
سعد اکبر گشت و وارست از محن
هر دمی از صحن سینه برجهد
همچو آدم زاده ای بی مرد و زن
وآنگه از پهلوی او وز پشت او
پر شوند آدمچگان اندر زمن
خواستم گفتن بر این پنجاه بیت
لب ببستم تا گشایی تو دهن
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 748
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
2003
همه خوردند و بخفتند و تهی گشت وطن
وقت آن شد که درآییم خرامان به چمن
دامن سیب کشانیم سوی شفتالو
ببریم از گل تر چند سخن سوی سمن
نوبهاران چون مسیحی است فسون می خواند
تا برآیند شهیدان نباتی ز کفن
آن بتان چون جهت شکر دهان بگشادند
جان به بوسه نرسد مست شد از بوی دهن
تاب رخسار گل و لاله خبر می دهدم
که چراغی است نهان گشته در این زیر لگن
برگ می لرزد و بر شاخ دلم می لرزد
لرزه برگ ز باد و دلم از خوب ختن
دست دستان صبا لخلخه را شورانید
تا بیاموخت به طفلان چمن خلق حسن
باد روح قدس افتاد و درختان مریم
دست بازی نگر آن سان که کند شوهر و زن
ابر چون دید که در زیر تتق خوبانند
برفشانید نثار گهر و در عدن
چون گل سرخ گریبان ز طرب بدرانید
وقت آن شد که به یعقوب رسد پیراهن
چون عقیق یمنی لب دلبر خندید
بوی یزدان به محمد رسد از سوی یمن
چند گفتیم پراکنده دل آرام نیافت
جز بر آن زلف پراکنده آن شاه زمن
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 875
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
2001
دم ده و عشوه ده ای دلبر سیمین بر من
که دمم بی دم تو چون اجل آمد بر من
دل چو دریا شودم چون گهرت درتابد
سر به گردون رسدم چونک بخاری سر من
خنک آن دم که بیاری سوی من باده لعل
بدرخشد ز شرارش رخ همچون زر من
زان خرابم که ز اوقاف خرابات توام
در خرابی است عمارت شدن مخبر من
شاهد جان چو شهادت ز درون عرضه کند
زود انگشت برآرد خرد کافر من
پیش از آنک به حریفان دهی ای ساقی جمع
از همه تشنه ترم من بده آن ساغر من
بنده امر توام خاصه در آن امر که تو
گوییم خیز نظر کن به سوی منظر من
هین برافروز دلم را تو به نار موسی
تا که افروخته ماند ابدا اخگر من
من خمش کردم و در جوی تو افکندم خویش
که ز جوی تـــو بـود رونق شعر تر من
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 733
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
عشقت مرا اسیر بیابان نوشته است
مجنون ترین صحابی دوران نوشته است
این هم ز مشکلات و مکافات عاشقی است
دست مـرا برای گریبان نوشته است
از دست اختیـــار تـــــو راه فـرار نیست
این جبر را خدات به پامان نـوشتــه است
ماننـد تــــو امیـر فقـط یک نفـر ولی
مانند من اسیر فـراوان نوشته است
شکـر خـــدا که نـام مـــرا اعتبــار تـــو
سلمان نوشته است،مسلمان نوشته است
نــام تــــــو را بــه آب طــــلا دسـتِ کـــــردگــار
بالای تـخــــت و تـاج سلیــمان نـوشـتــه است
کم ناز کن دو آیـه از این سـوره را بخوان
اصلاً خدا برای تـــــو قرآن نـوشته است
امشب قلـم زدنـد پـریشانی مرا
با تـــو رقــــــم زدند مسلمانی مرا
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 788
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
به گواه تقویم، ۲۹خرداد ماه سالروز شهادت اندیشمندی مسلمان و ایرانی به نام دکتر"علی شریعتی" است که بهحق سهم بسزایی در روشنگری در عرصهایران قبل از انقلاب بر عهده داشت.
در توصیف جایگاه و ارزش علمی شریعتی همان بس که تاکنون کمترکسی رامیتوان یافت که مانند او در فضای گفتمانی و روشنگری قبل از انقلاب در دو حوزه دین و سیاست صراحت بیان و تاثیر کلام داشتهباشد.
شناخت اندیشه شریعتی نیازمند تاملی ژرف در تفکرات و مطالعاتی است که وی در طول سالهای کسب کرد.
شاید به همین دلیل و با توجه بهتغییرات چشمگیری که به خصوص پس از انقلاب در حوزه اندیشه سیاسی شکل گرفته به سختی بتوان ماهیت و شاکله اصلی اندیشه شریعتی را شناخت و این به دلیل گسستی است که (خواسته یا ناخواسته) میان فضای انقلاب با گفتمان قبل از انقلاب افتاده است.
:: موضوعات مرتبط:
ادبیات ,
,
:: بازدید از این مطلب : 923
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
عشـــــــــــــــــــــــــق چیســت:
بـه کـــــوه گفتم عشق چیست؟!
لرزید به ابر گفتم عشق چیست؟!
باریـد به بـاد گفتم عشق چیست؟!
وزید به پـروانه گفتم عشق چیست؟!
نالیــــد به گــل گفتم عشق چیست؟!
پرپر شدبه انسان گفتم عشق چیست؟!
اشـک از دیــدگـانش جـــــاری شد و گفت:
دیوانگیست
خیال میکردی قلب من تاب شکستن نداره
منتـظری بازم دلــم پیش دلـت کـم بیـاره
مرام من تـو عاشقی یکدلی و صداقته
وقتی میگم نوکرتــم این آخر رفاقتـه
در پاسخ نامه ام گل یخ دادی
هر بـار مــرا وعــده دوزخ دادی
یک بار برو کلاس خیاطی عشق
شاید که خدا کرد و به ما نخ دادی
گـــر دنیــــــای مـا دنیـــــای سنـگ است
بدان سنگینی سنگ هـم قشنـگ است
اگـر دنیـــــــای مــا دنیـــــای درد است
بدان عاشـق شدن از بحـر رنـج است
اگر عاشق شدن پس یک گناه است
دل عاشق شکستن صد گنـاه است
اگه بگم خرابتم قول میدی تعمیرم کنی؟
اگه خرابـی خرابتم
اگه مستی شرابتم
اگه هستی کنــارتم
اگه نیستی به یادتم
اگر باغ نگاهم پر ز خار است،گلم تاراج دست روزگار است،
به چشمانت قسم با بودن تو،زمستانی ترین روزم بهار است.
عاشق آن نیست که عشق تکه کلامش باشد.
عاشق آن است که وفاداری مرامش باشد.
زندگی درک همین امروز است.ظرف دیــروز پر از بودن توست.
شاید این خنده که امروز دریغم کردی،آخرین فرصت همراهی ماست.
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوستت دارم حتی یه لحظه شک نکن
پروانه نمی میرد تا گل به بغل دارد
این سینه نمی میرد تا عشق تورا دارد.
ای نگاهت رونق فردای من،در تو معنا می شود دنیای من
ای کلامت بهترین اثبات عشق،با تو ماندن آرزوی رویای من
وقتی اشک هایم بر روی زمین ریخت تو هرگز ندیدی که چگونه می گریم.
تو دلم را با بی کسی تنها گذاشتی و چشمانم را به انتظار نگاهت گریان گذاشتی
در این بــازار نامـــردی به دنبــال چـه می گردی
نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی
بـــرو بگذر از این بازار از این مستــی و طنــازی
اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی
قصه ی عشق من و تو به قشنگی خیاله
من و تو ماهی و آبیم که جداییمون محاله
می شود ای دوست آیا آن نگاهت را خرید؟
یا بــــرای آســمان ها روی مـاهت را خرید؟
من دلم لبریـز از آشوب و زنگار رو غم است
می شود آیینه وش یه لحظه آهت را خرید؟
:: موضوعات مرتبط:
$M$ ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1315
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
تأثیر نماز بر تمرکز هواس
در نماز خود توجه و تمركز كامل داشته باش،زیرا از نماز تـو،آن مقدار قبول می شود كه با توجه خوانده شود.(1)
"تمركز(concentration)" نه تنها شرط لازم،بلكه در بسیاری موارد،شرط كافی برای بسیاری از موفقیت های انسان است.
عرصه كاربرد تمركز،نه فقط در فعالیت های مادی و محسوس انسان،بلكه گاهی تا حد مسائل ماورائی و مرموز هستی،گسترده است.
به عنوان مثال:
حتی در انواع ورزش هایی كه خاستگاه آنها در ممالک شرق دور می باشد(ازجمله ورزش های رزمی مثل كاراته، جودو،كونگ فو و...) شرط اصلی برای موفقیت و پیشرفت، برخورداری از "تمركز" می باشد.از این رو بخش مهمی از تمرینات این ورزش ها به "تمرین تمركز" اختصاص یافته است.
اما در فعالیتهای مادی و عادی روزمره انسان نیز"تمركزحواس"دارای نقش بسیار كلیدی است.
از سردار افسانه ای فرانسویان،"ناپلئون بناپارت" چنین نقل می كنند كه می گفت:
"تنها زمانی موفق به پیروزی های بزرگ در عرصه سیاسی و نظامی شدم كه توانایی یافتم مغز خود را كشو بندی كنم!؟ و در مورد انجام هر كار،تنها كشوی مربوط به آن را بگشایم و بر آن تمركز بدهم و سایر كشوهای مربوط به دیگر كارها را ببندم.
بدین معنا كه مثلا زمانی كه به حل یک مسئله جنگی مشغول بودم،تنها كشوی مربوط به آن مسئله در ذهنم بیرون بود و تنها بر روی آن كار می كردم و در این زمان همه كشوهای مغزی دیگرم،حتی كشوی مربوط به عشق "ژوزفین" بسته بود!"
به همین ترتیب،چنان چه مثلا یک دانش آموز یا یک دانشجو،بتواند موقع مطالعه دروس خود،تنها بر همان موضوع درسی موردمطالعه تمركز كند و از سایر افكار بر حذر باشد،موفق خواهد شدكه به پیروزی های چشمگیری در زمینه تحصیلی دست یابد.یا حتی یک كارمند،یک كاسب،یک بنا،یک راننده و...تنها زمانی در كار خود كاملا موفق خواهد بودكه از تمركز حواس كافی برخوردار باشد و به اصطلاح،حواسش به كارش جمع باشد.
به این ترتیب با این مثال ها میتوان به اهمیت زاید الوصف "جمع بودن حواس" یا همان "تمركز" پی برد و توجه نمود كه اگر در امور مختلف و به خصوص در كارهای فكری،با سلاح تمركز به میدان رفت و با توجه به رابطه تنگاتنگ حافظه و تمركز حواس،دانسته های جدید را با نظم و ترتیب روی یكدیگر قرار داد،قدم بزرگی در جهت تقویت حافظه نیز برداشته خواهد شد.
مطالعات مختلف علمی و پژوهشی و نظریه پردازی های گوناگونی نیز در دانش امروز،در این مورد صورت پذیرفته است كه از آن جمله میتوان به مطالعات "گاردنر مورفی" پیرامون canalization (متوجه ساختن اندیشه و فعالیت به موضوعی معین) اشاره كرد.(3)
اما توصیه های مؤكد و متعددی كه در تعالیم اسلامی مبنی بر"حضور قلب"در نماز و برخورداری از اقبال و تـوجه كامل به نماز به ما رسیده است،همگی دلالت بر آن دارد كه نماز ارزشمند در درگاه الهی نمازی است كه با تمركز كامل و تـوجه دقیق به مضامین آن،به جای آورده شود و نمازی كه طوطی وار و بدون حضور ذهن و قلب خوانده شود،از ارزش بسیار كمی برخوردار است.
حتی در حدیث معصوم(ع)آمده است كه:
عابدی كه بدون فهم و درک(و در نتیجه آن بدون توجه)عبادت می كند،همچون الاغ آسیاب است
(كالحمار الطاحونه).(4)
بدین ترتیب اقامه كننده حقیقی نماز، با برخورداری از حضور قلب درعبادت های یومیه خویش،در واقع "تمركز حواس" را بارها و بارها در طول یک شبانه روز،تمرین می كند و این صفت حسنه را در وجود خود،ملكه می سازد تا با بهره بردن از آن درهمه عرصه های زندگی،موفقیت را درهمه ابعاد ممكن نصیب خویش سازد.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 802
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
@@ @ @@ @@@@@ @@ @ @@
یک دوست وفادار
تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست
که اگر پیدا کردی قدرش را بدان
زندگی کتابی است پر ماجرا،
هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز
از انسانها غمی به دل نگیر؛زیرا خود نیز غمگین اند؛
با آنکه تنهایند ولی از خود می گریزند
زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود
شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند
اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند
ما همه به خیال اینکه زیادی داریم
فروشنده خواهیم بود
برای روز های بارانی سایه بانی باید ساخت
برای روزهای پیـــری اندوختـه ای باید داشت
کسی را که امیدوار است
هیچگاه نا امید نکن،
شاید امید تنها دارائی او باشد
شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت،
پس همیشه شاد باش
فکر کردن به گذشته،مانند دویدن به دنبال باد است
اگر صخره و سنگ
در مسیر رودخانه زندگی نباشد
صدای آب هرگز زیبـا نخواهد شد
بیـــا لبخند بزنیـــم بـدون انتــــظار هیچ پاسخی از دنیـــا
اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود،میفهمم که راه را اشتباه رفته ام
زیباترین حکمت دوستی،به یاد هم بودن است،نه در کنار هم بودن
اگر در کاری موفق شوی،
دوستان دروغین و دشمنان واقعی
بدست خواهی آورد
خـوب گـوش کردن را یـاد بگیـریـــم
گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند
@@ @ @@ @@@@@ @@ @ @@
:: موضوعات مرتبط:
$M$ ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1130
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
سه نفر به مغازه کفاشی رفته و سه جفت کفش برداشتند.
اولی گفت: به پایم گشاد است.
کفاش گفت: چند روزی که بپوشی خودش را جمع می کند.
دومی گفت: این کفش برای پایم تنگ است.
کفاش گفت: چند روزی با آن راه رفتی گشاد می شود.
سومی گفت: فعلا به اندازه پایم است تا یعد ببینم چه می شود.
کفاش گفت: خاطر جمع باشید به همین اندازه خواهد ماند.
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 848
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
یوسف مصری را دوستی از سفر رسید،
گفـت: جهت من چــه ارمــغــــان آوردی؟
گفت: از تــو خــوب تر هیچ نیست،آیینــه
آورده ام تا هر لحظه روی خود را در وی ببینی!
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 851
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
|