عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



این اسم را برای اشخاص بذله گو و در عین حال حق گو و حاضر جواب نیز به كار می برند. اشخاصی دیگری هم به این اسم بوده اند ولی بهلول معروف همان شخصی است كه در زمان هارون الرشید می زیسته و از شاگرد های مخصوص امام جعفر صادق(ع) بوده و از محبان اهل بیت محسوب شده است و به روایتی برادر مادری هارون الرشید و به روایت دیگر از بستگان نزدیک هارون عباسی بوده است.چنانچه در مجالس المؤمنین قاضی نو اله بیان فرموده بهلول از افاضل عقلای زمان هارون الرشید و به مصلحتی خود را به دیوانگی زده است.از بنی اعمام هارون الرشید عباسی و از شاگرد های خاص امام جعفر صادق(ع) بوده و در زمره متقیان عصر هارون الرشید می باشد .

محل تولد او شهر كرفه و اسم اصلی او وهب بن عمرو است.دیوانگی او بدین لحاظ بوده كه چون هارون الرشید برای بقای خلافت و حفظ سلطنت بیم زیاد از امام هفتم موسی بن جعفر (ع) داشت درصدد از بین بردن حضرت برآمد و بهانه می انگیخت تا آن امام به حق را به درجه شهادت برساند و برای این كار آن حضرت را متهم بداعیه خروج نمود و از متقیان زمان خود كه از آن جمله بهلول بود استفنا به قتل امام معصوم نمود .

دیگران فتوا دادند ولی بهلول با رای آنها مخالفت نمود.فوری به خدمت امام رفت و صورت واقعه را به عرض رساند و التماس نمود تا آن حضرت او را ارشاد نماید و چاره فرماید.در آن وقت آن امام به او دستور داد كه به دیوانگی تظاهر نماید.

این بود كه بهلول به مقتضای وقت و به اشاره امام واجب الاطاعت,خود را به دیوانگی زد و از تكلیف و قصاص هارون الر شید خلاصی یافت و در این حال حرف حق از مظلومین را بدون ترس ولی با بیانی مجنون وار و شیرین بیان دفاع می نمود و گاه خلیفه وقت و اركان دولت را با بیانات خود رسوا و محكوم می ساخت.با این وصف مردم به فضل و كمال او ایمان داشته و حكایات مطالب او را سر مشق قرار می دادند و هنوز در این عصر بیشتر حكایات او در محافل ذكر و از آنها پند گرفته می شود.اما این روایت ضعیف است.

چون خیلی بعید است كه معصوم(ع) شخص عاقلی را صریحاً امر كند كه خود را به دیوانگی بزند و آنچه صحیح تر به نظر می رسد بدینگونه است كه گویند چند تن از صحابه و دوستان خاص امام(ع) كه به مناسبت دوستی آن حضرت تحت تعقیب قرار گرفته بودند با مشورت همدیگر به خدمت امام(ع) رسیدند و كسب تكلیف نمودند.

امام(ع) جواب آنها را با یک حرف بوده كه همگی دانستند ج تحجی(كتبی یا شفاهی آن معلوم نیست) نمودار ساختند و آن فقط حرف كه جایز نیست بیش از این سوال كنند.پس هركدام آن را طوری تعبیر كرده و از خدمت امام مرخص شدند.را جلاء وطن دانسته و دیگری جبال و از شهر خارج شدند.بهلول آن را جنون دانسته ج یكی از آنها و خود را به دیوانگی زد و همگی از آن بلیه رفتند.

 




:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : Bahram
ت : دو شنبه 18 دی 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com