همه از من میترسن ، من از نیسان آبی
عاشق بی انتظار مادر
علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت !
دا کر سی چنت بی.(یعنی مادر پسر برای چی خواستی؟)
به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!
.
به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است
ناز نگات قشنگه!
تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی
هر کجا محرم شدی - چشم از خیانت باز دار
چه بسـا محــرم با یک نقطــه مجــرم میشود،
مبــر ز موی سفیدم گمان به عمـــر دراز
جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی
“دست بزن ولی خیانت مکن”
منم یه روز بزرگ میشم.
زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت.
داداش جان به خاطر اشک مادر یواش!
افسوس همه اش افسانه بود!
در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند ، من بیچاره دنبال مرد می گردم
دنبالم نیا آواره میشی
رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم
روی قلبم نوشتم ورود ممنوع ، عشق آمد گفتم بیسوادم!
“تو هم خوبی!
از بس خوردم مرغ و پلو ، آخر شدم مارکوپولو
سر پایینی پرنده ، سر بالایی شرمنده
اسیرتم ولی آزاد !
بخاطر دلم ولم !
قربان وجودت که وجودم ز وجود تو بوجود آمد مادر
دلم دادم بری باهاش حال کنی ، نه که بری جیگرکی بازکنی !!
تو رو اگه من نشورم کی میشوره (عروسکم )
باغبان در را مبند من مـرد گلچین نیستم ،
من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!
تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم
بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند!
ای آسمون کبود ، واسه همه بود واسه ما نبود؟؟؟؟
در قمار زندگی عاقبت ما باختیم ، بس که تکخال محبت بر زمین انداختیم
گرپادشاه عالمی ، بازهم گدای مادری
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی!
هندونه بده قاچ کنیم ، لوپتو بده ماچ کنیم !
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم ، طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
دنیا همه هیچ و زندگانی همه هیچ ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد
من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم
من از دشمن نمیترسم ولی از دوسـت میترسم.
من نمی گویم مـــرا ای چرخ سرگردان مکن
هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!
شد شد، نشد نشد
بمیرد آنکه غربت را بنا کرد / مرا از تو، ترا از من جدا کرد
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 816
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0