از اینجـا آسـمان را می تـوان دید
از اینجـا عرشیان را می توان دید
نگویی بال پروازم شکسته ست
از اینجـا نـردبان را می تـوان دید
شلمچـه اشکهــا را بی ریـا کن
دوبــاره قلب مـــا را خـدائی کن
تو ما را عاشق خود کرده بودی
شلمچه عاشقانت را دعــا کن
دل من در شلمچـه مـاند با تـو
هزاران بیت غـربت خواند با تـو
نمی گنجد شهادت در دوبیتی
چگـونه می تـوان فهمـاند،با تو
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 387
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1