تولستوی نویسنده معروف روسی روزی در خیابانی راه میرفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
زن بی وقفه شـروع به فحش دادن و بـد و بیـــراه گفتن کرد.
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد،
تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت:
مادمازل من لئـون تولستـوی هستم.
زن که بسیار شرمگین شده بود،عذرخواهی کرد و گفت:
چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟
تولستوی در جواب گفت:
شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید.
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 555
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0