من کیم تا که کنم وصف مقامات شما
گفتـه جبــریـل برایـــم ز کرامات شما
عقل کلی و همه زیــر لــــوای علمت
همه ی عالمیان محو شما مات شما
این همه عالم عامل که نباشد عددی
صد رسول آمده بیرون ز خرابات شما
این دل غرق طرب در شب میلاد شما
هست مدهوش و خوش از لطف و عنایات شما
عاشق و واله و شیدای شما گشت دلم
عاقبت در ره عشــق تــو فدا گشت دلم
شب، شب شور و شعف، وقت ظهور کرم است
دل هر عاشق وارسته دخیل حرم است
ساقیا ساغر ما پر بکن از باده ی عشق
هر چه مستی بکنم، مِی، بزنم، باز کم است
دفتر عشق دلم باز شده با، یدِ دوست
روی هر صفحه ی دل، عاشق و رقصان قلم است
امشبی عاشق و شیدای دل دلدارم
امشبی را دل دلدار به دور از الم است
که شب خاتم و حاتم شده سائل به درش
هر که آمد به در خانه ی عشقت بخرش
شهر یثرب شده پر نور، صفا می آید
که پیمبـــــــر ز بر عرش خدا می آید
نه فقط بهر رسالت شده مولود که او
بهــــــــر فرماندهی کل قـــوا می آید
مطرب عشق صدا کن که بخواند هر دم
که به زخـــــــم دل عشـاق دوا می آید
ایستـــــادم بشمارم به شب میـلادت
چقَدَر بر در بیت تـــــــــــــو گدا می آید
شده عالم همگی مست ز مستی شما
شده عالم همگی هست ز هستی شما
«جعفرابوالفتحی»
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 729
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0