کوثر،حوضى است در بهشت یا صحراى محشر که خداوند به پیامبراسلام (ص) عطا کرده است و مؤمنان هنگام ورود به بهشت از آب آن سیراب مى شوند.
کلمه «کوثر» از «کثرت» است به معناى خیرکثیر.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 884
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
مروری بر سیره رهبران الهی و عالمان مکتب اسلام،در تمام عرصههای مادی و معنوی،درهای گرانبهایی از علم و معرفت را به روی طالبان و مشتاقان میگشاید و هر فردی به فراخور توان خویش از این سفره معنوی بهره میبرد.
فقیه عارف علی بن ابراهیم معصومی،معروف به «آخوندملاعلی همدانی»،در سال ۱۳۱۲ قمری در یکی از روستاهای سردرود به نام فس به دنیا آمد.مقدمات و سطوح فقه و اصول را در همدان آموخت،آنگاه برای تکمیل مراتب علمی راهی تهران شد و به مدت ۵ سال از محضر علما آن دیار از جمله حکیم و عارف حاج آخوند هیدجی،کسب فیض کرد و با آمدن مرحوم آیتالله حائری به قم،به این شهر عزیمت کرد و از محضر پر فیض آن استاد فرزانه کسب فیض کرد.
در سال ۱۳۵۰ قمری با درخواست مردم همدان و به امر آیتالله حائری به این شهر عزیمت کرد و به تدریس و رسیدگی به امور مردم همت گماشت و سرانجام در آخرین روز تیرماه سال ۵۷ شمسی مطابق با ۱۶ شعبان ۱۳۹۸ قمری دارفانی را وداع گفت.
خوابی عجیب
مرحوم آیتالله آخوند ملاعلی همدانی فرمود:
«شبی در عالم رویا دیدم،فردی درب منزل در حالی که در دست او چهار یا هفت مار بود،میزند و گفت:این مارها را آوردهام که به جان شما بیندازم و سه تای دیگر هم مانده است که بعداً میآورم،وحشتزده گفتم نه! ببرید به جان فلانی (یکی از علمای معروف شهر) بیندازید.
فردا صبح درب حیاط را زدند، یکی از تجار شهر که او را میشناختم، وارد شد و گفت این ۴۰۰ یا ۷۰۰ تومان وجه را آوردهام و ۳۰۰ تومان دیگر هم مانده است که بعداً میآورم.
من بدون اینکه آن خواب دیشب به یادم باشد،گفتم،ببرید به فلانی بدهید.او هم رفت و به آن آقا داد،پس از چند روز دیگر برگشت و گفت:این سیصد تومان باقی مانده است آوردهام،تا این جمله را گفت من به یاد آن خواب افتادم و گفتم نمیخواهم، نمیخواهم،ببرید،ببرید!
مرد تاجر گفت: والله گناه بچههاست و من تقصیر ندارم،گفتم: قضیه چیست؟
جواب داد: این اجاره سینماست که مقداری قبلاً آوردم و این هم بقیهاش است.
آنها میپردازند تا به جهنم نروند و ما...
روزی در خدمت آخوند ملاعلی همدانی حضور داشتم،شخصی آمد و ۲۵ قران سهم امام آورد، مرحوم آخوند پول را گرفتند،آهی کشید و گفت: خداوندا ! اینها میآیند این را میدهند که به جهنم نروند و ما میگیریم تا به بهشت برویم!
تردید در مصرف بیتالمال
آیتلله سید موسی زنجانی ضمن بیان خاطرهای از مرحوم آخوند همدانی فرمود:در یکی از زمستانهای سخت همدان،مقارن نیمه شعبان که سرمای شدید و بیسابقهای آن منطقه سردسیر را فرا گرفته بود،فقرای بسیاری دور خانه آخوند ملا علی اجتماع کرده،از او تقاضای کمک میکردند. ایشان که در مصرف سهم امام احتیاط تام داشت،به تردید میافتد که آیا سزاوار است که از آن وجوه به مستمندان بدهد؟
به همین منظور به توصیه یاد شده(برای دیدن ائمه در خواب) عمل میکند،منتهی بر اینکه دندان کشیده بود،روزه نداشته است.
با اینکه منزل آخوند به طوری بود که راهی به آن کوچه نداشت؛ ولی در خواب میبیند که حائلی نیست و مستمندان در اطراف کوچه به انتظار کمک نشستهاند و در آن اثنا صدای «یا کریم» بلند شد.
آخوند گفت:
دیدم،حاج شیخ عبدالکریم حائری بنیانگذار حوزه علمیه قم است!
میگوید:طلبکاری زیاد دارم و فعلاً من دو هزار تومان حواله دارم،مگر اینها(فقرا)باید از گرسنگی بمیرند.از خواب بیدار شدم،منتظر این حواله ماندم تا غروب خبری نشد،بعد دو هزار تومان از پدر زن دکتر جواد منصور گرفتم و به فقرا دادم.
بعد از گذشت بیست روز از این قضیه تقریباً پنجم ماه رمضان،کردی از اهل «باوعلی» به منزل آمد، صدایی بلند شد.دیدم «کرد» است،گفت:منزل آخوند اینجاست؟ گفتم: بفرمایید بالا،او با نوکرش آمد،کیفی به همراه داشت که در آن وصیتنامهای بود،آن را خواند،از جمله در آن نوشته بود:دو هزار تومان بدهید به آخوند ملا علی،تاریخ وصیتنامه در همان روزی بود که من شبش آن ذکر را خواندم!
مرحوم آخوند فرمود:چون دستورالعمل مزبور کاملاً رعایت نشده بود،یعنی نتوانسته بودم،روزه بگیرم، به طور غیر مستقیم و با وساطت مرحوم حاج شیخ برایم رفع تردید شد.
منبع
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 818
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
شب 27 از این ماه روایتست که دوازده رکعت کند در این شب.در هر رکعتی «الحمد» و هر دو «قل أعوذُ» و «قل هو الله أحد» هر یکی چهار بار بخواند و پس از آن دعا کند دعایی که در شب نیمه ماه برفت بخواند و غسل مستحب است درین شب
و روز 27 بود از این ماه که ابوالقاسم محمد را فرستادند به رسالت و این روز یکی از چهار روزی است که در سال،روزه داشتن آن را فضلی بسیار است و آن 27 رجب است روز مبعث و 25 ذی القعده روز دَحْو الارض و هجدهم ذی الحجة روز غدیر و 17 ربیع الاول و مولد نبی.
و مستحب است روز 27 رجب غسل کردن و روزه داشتن و 12 رکعت نماز کردن با «الحمد»
و سورتی و پس از آن «الحمد» خواندن و «قل هو الله احد» و هر دو «قل أعوذ» هر یکی چهار
بار و
«لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أکبرُ،سُبْحانَ اللّهِ والْحَمدُ لِلّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم»
چهار بار «اَللّهُ اَللّهُ رَبّی وَ لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار بار و لا أُشْرِکُ بِرَبّی أَحَدا» چهار بار.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 883
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
|
|
عملیّات نامنظم فتح 6
در ساعات اولیه بامداد تاریخ 27/3/66،به منظور پاسخگویی به شرارتهای رژیم بعثی عراق در بی خانمان کردن مردم کُرد،بمباران شیمیایی منطقه و نیز انهدام مراکز و تأسیسات نظامی دشمن در شمال اربیل آغاز میشود.
رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان،متشکل از تیپ 65 هجرت،تیپ مالک اشتر،گردان مستقل ویژه شهادت،حزب دمکرات کردستان عراق،حزب الله کردستان عراق و حزب الّدعوه عراق،مانند دیگر عملیّات پارتیزانی،با عبور از کوهستانها،دشمن بعثی را مورد هجوم قرار میدهند.
تیپ مالک اشتر،حزب دمکرات کردستان،حزب الله کردستان و حزب الدّعوه در محور عملیّاتی کورت سلیم خان در ساعات اولیّه،ارتفاعات دیل کورت و سیخان را تصرف می کنند.در این تهاجم غافلگیرانه،گردان جاش محمد آقابیک و گردان 38 جیش الشعبی به میزان 80 درصد منهدم میشوند.تعدادی از نیروهای این دوگردان زخمی و کشته میشوند و عدّه ای هم به اسارت قوای اسلام در می آیند.
به علاوه مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین نیز به غنیمت گرفته میشود.
در محور عملیّاتی مِرگه سور،ارتفاعات مهم قلندر،پل مواصلاتی گردان مزنه و جاده مرگه سور - دیانا توسط حزب دمکرات کردستان و گردان مستقل ویژه شهادت مورد هجوم قرار میگیرند و در همان ساعات اوّلیّه،ارتفاعات مهم قلندر و پل مواصلاتی به تصرف رزمندگان در می آیند.
در ادامه این عملیّات،طی یک کمین و اجرای آتش سنگین،تعداد 16خودرو دشمن منهدم و عده ای از سرنشینان آنها کشته،زخمی و یا اسیر می شوند.
با هجوم رزمندگان به داخل شهر مِرگه سور و جنگ تن به تن در خیابانها،دشمن بعثی به سمت غرب شهر عقب نشینی میکند،که با تعقیب رزمندگان،تعداد زیادی از آنها به هلاکت می رسند، به طوری که در اکثر خیابان های شهر اجساد بعثیان به چشم می خورد.
همچنین بیش از 100 نفر از آنها به اسارت در می آیند و اماکن نظامی شهر به آتش کشیده می شود.دشمن برای باز پس گیری شهر دو پاتک انجام میدهد که هر بار با تحمل تلفات و خسارات به عقب رانده می شود.
نتایج عملیّات
انهدام کلیه پایگاههای مهم در ارتفاعات کورت قلندر و سلیم خان در شمال دیانا.
انهدام مراکز نظامی شهر مِرگه سور.
زیر آتش قرار دادن جاده مِرگه سور ـ دیانا و پل مواصلاتی.
انهدام دو گردان از جیش الشعبی.
انهدام 16 خودرو نظامی.
تعداد کشته و زخمی دشمن:
بیش از 800 نفر.
تعداد اسرا:
بیش از 130 نفر
:: موضوعات مرتبط:
تاریخی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 808
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
خاطره ایی منتشر نشده از زبان پزشک معالج شهید حاج ابراهیم همت
در یكی از روزهای زمان دفاع مقدس در بیمارستان امام حسین(ع)در منطقه دار خوین خوزستان مشغول عمل جراحی بودم كه یكی از برادران مرا صدا كردند و گفتند كار مهمی پیش آمده و راه بیفید با هم برویم و سپس مرا سوار ماشین لندكروز كردند و به همان منطقه و در واقع قرارگاه و خط مقدم بود و در همین حین من كمكم احساس نگرانی كردم از این بابت كه تک و تنها داشت مرا میبرد و من نمیدانستم كه مرا كجا میبرد تا اینكه به مقر رسیدیم و مرا به داخل مقر هدایت كرد و بعد از پیاده شدن از ماشین شهید ممقانی را دیدم كه ایشان من را از قبل میشناخت و من نیز با دیدن او آرامتر شدم و سپس مرا داخل زیرزمینی بردند كه دیدم جوانی كف این سنگر دراز كشیده و همان موقع فهمیدم كه مرا آوردهاند كه این جوان را ویزیت كنم.
من دیدم كه این جوان با یک چهره بسیار نورانی با ابهت و ملكوتی كف سنگر دراز كشیده و بسیار زار و نزار با چشمهای گود رفته و رنگ و روی پریده و بیرمق كف سنگر دراز كشیده بود و در این حین شهید ممقانی به من گفت شما كاری كنید كه این جوان خوب شود و من هم ایشان را معاینه كردم و از او پرس و جو كردم دیدم كه آب بدن این جوان رفته و تقریباً سه چهار شبانه روز است نه استراحت كرده و نه چیزی خورده و من دیدم كه این جوان نیاز به استراحت درمان دارد و به آنها گفتم كه این مریض باید 24 ساعت بستری شود و باید به او سرم وصل كنیم تا حال او خوب شود و سپس آنها گفتند كه 24 ساعت زیاد است و ما او را میخواهیم و شما خیلی زود او را طوری درمان كنید كه او سرپا شود و بتواند ادامه فعالیت دهد و به حالت عادی خود برگردد و آنها فكر میكردند كه او مریضی سادهای دارد و با یک آمپول به حالت طبیعی خود برمیگردد و خوب میشود من بلافاصله به آنها گفتم كه این آقا در اثر فعالیت زیادآب بدنش رفته و بدنش انرژی ندارد و خستگی مفرط دارد و اگر اجازه دهید من 3 الی 4 ساعته ایشان را به حالت طبیعی خود برمیگردانم و آنها نیز این مطلب را قبول كردند.
بعد از این صحبتها من به شهید ممقانی گفتم كه مواد لازم را بیاورد كه من ایشان را درمان كنم.دكتر ربانی ادامه داد كه شهید ممقانی دنبال تهیه این وسایل رفتند و چند دقیقه بعد دیدم كه یک موتوری آمده جلوی سنگر پارک كرد و موتورسوار به داخل سنگر آمدوكاغذی را به دست این جوان كه داخل سنگر دراز كشیده بود داد و این جوان بلافاصله نامه را خواند و یكدفعه دیدم با خواندن این نامه از جایش بلندشد و برای من بسیار عجیب بودكه این جوان كه رمقی نداشت و تاب حركت به یكباره از جایش بلند شد و از زمین خداحافظی كرد و معذرت خواهی كرد و سوار موتور شد و رفت.
دكتر ربانی ادامه داد:
من همین طور متعجب شدم كه یک دفعه چه اتفاقی افتاد و سپس به بیمارستان رفتم بعد از عملیات به اهواز برگشتم و در آن موقع بود كه تازه فهمیدم كه این جوان برومند شهید همت بود كه در موقع عملیات خیبر موقعی كه سوار موتور تریل شده و به سمت خط مقدم در حركت بوده به درجه رفیع شهادت میرسد و این اولین و آخرین باری بود كه شهید همت را زیارت كردم.
شهید بزرگوار همت كه از فرط خستگی،دوندگی و بیخوابی و گرسنگی در عملیات خیبر به چنان حالتی افتاده بود كه دكتر ربانی را برای مداوای او برده بودند كه ایشان را مداوا و به حالت طبیعی برگرداند با شنیدن ندایی كه از بالا آمده بود و ایشان خوانده و به آسمانها برد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
:: موضوعات مرتبط:
تاریخی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 772
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
صدای آمدنت را به گوش ما برسـان
زمان غیبـــت خود را به انتها برسـان
نگاه نافـــذ خود را بر این گــدا انــداز
بـرای درد نهفتــه کمی دوا برســـان
اگرچه بهر ظهــورت نکرده ام کــاری
بیــا و بر لب مــا فرصت دعـا برسـان
به صبح جمعـه موعــود زائـــرم فرما
به خاکبوســی روز فـرج مرا برسـان
برای روز ظهـور تـو کعبه پا برجاست
بیــا سـرور دوباره بر آن بنــا برســان
کنــار تربت زهـــرا به وقت نافلـه ات
دعای خویش به یاری این گدابرسان
نوشتـه ام به وصیت اگر میسر شــد
بیـــا و مـرده مــا را به کربــلا برسـان
تعجيل در فرج صلوات
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 822
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
خــوش آن روزى كه مــا را سنگــرى بود
هــواى ما هواى ديگــرى بــود
خوش آن روزى كه دلها يكصدا بود
خوش آن روزى كه جبهه كربــلا بود
خوش آن روزى كه دل مىسوخت در تب
و چفيه،بوى خون مىداد هر شب
و چفيه، يادگار جبههها بود
و چفيه، رازدار جبههها بود
خوش آن روزى كه با سر مىدويديم
به خاك پاك جبهه مىرسيديم
درون جبههها طوفان به پا بود
خدا در كنج سنگرهاى ما بود
دلى بود و خدايى بود و سنگر
دعا بـــــــود و شقايقهاى پرپر
هنوز آرى بسيجى مرد جنگ است
و در دست تمام ما تفنگ است
برادرهاى ما مردان جنگاند
برادرهاى ما مرد تفنگاند...
هنوز آرى هواى جبهه داريم
شقايـــق زادگان داغـــداريم
خزان ما، بهار ماست،امــــروز
شهادت،افتخار ماست،امروز..
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 780
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
یادمان نرود که هزاران شهید خرج من و تو شده اند
:: موضوعات مرتبط:
گالری ,
,
:: بازدید از این مطلب : 495
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
نفوذ به قلب دشمن از جبهه جنوبی
اين عمليات محدود و نفوذی را،نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی همانند عمليات نصر2،به اجرا درآورد.هدف از انجام عمليات «نصر3» انهدام تـوان رزمی دشمن در منطقه «زبيدات» در جنوب محور عملياتی دهلران بود.
نيروی زمينی ارتش در روز27 خردادماه1366 از محور مذكور به درون خاک عراق پيشروی كرده و ضمن منهدم نمودن20 دستگاه تانک و نفربر زرهی،چندين انبار مهمات و شماری خودرو نظامی دشمن،به7 گردان رزمی ارتش عراق آسيب رساندند و با كشته و زخمی و اسير نمودن1060 تن از نيروهای بعثی و غنيمت گرفتن چندين عراده توپ و ادوات جنگی و شماری خودرو و دهها قبضه سلاح سبک از دشمن، به خاک ايران و خطوط جبهه خودی بازگشتند.
خلاصه گزارش عملیات:
نام عمليات: نصر3
زمان اجرا: 27/3/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمی و اسير):1060
مكان اجرا: منطقه عملياتی زبيدات در جنوب دهلران - جبهه ميانی نبرد
ارگانهاي عملكننده: نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی
اهداف عمليات: انهدام توان رزمی دشمن
:: موضوعات مرتبط:
تاریخی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 856
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
اول به مدينه مصطفی را صلوات
دوم به نجف شيرخــدا را صلوات
سوم به بقيع و چار امام معصوم
چارم به حسين و كربلا را صلوات
**************************
اول به مدينـه مصطفـی را صلوات
دوم به خراســان و رضـا را صلوات
سوم به قم و حضرت معصومه پاک
چارم به حسين سرجــدا را صلوات
***************************
اول به مدينه مصطفی را صلوات
دوم به عـلـی مرتضـی را صلوات
سوم به امام مهدی آن صاحب ما
چــارم به شهيد كــربلا را صـلوات
***************************
اول به مدينه مصطفی را صلوات
دوم به ائــمّه ی هـُدی را صلوات
سوم به ولی عصر آن حجت حق
چارم به شه طوس رضارا صلوات
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 707
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
1رسول خدا (ص)فرمود :
هر چه ایمان انسان کامل تر باشد به همسرش بیشتر اظهار محبت مینماید.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر زنی که شوهرش را با زبان اذیت کند از او هیچ توبه و فدیه و حسنه ای قبول نمی شود تا این که شوهر از حق او راضی شود، اگرچه روزها روزه بدارد و شب ها را در عبادت باشد بنده ها آزاد کند و اسب های نیکو در راه خدا برای جهاد بدهد پس او اول کسی ست که وارد آتش می شود و همچنین است مردی که نسبت به زنش ظالم و ناسازگار باشد.
مکارم الاخلاق فی حق الزوج و المراة به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام،شرح نراقی
2. امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند :
به راستی که خداوند عزوجل بر زنان و مردان جهاد را واجب کرده است اما جهاد مردان آن است که (برای حفظ دین و مملکت) مال و خون خود را بذل کنند تا در راه خدا کشته شوند و اما جهاد زن آن است که در مقابل دشواری های زندگی همسرش صبر کند.
مکارم الاخلاق فی حق الزوج علی المراة (ط بیروت ص 215)
3. و نیز فرمودند :
جهاد زن مواظبت مراقبت و نگهداری شوهر است.
به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام،شرح نراقی4.از امام باقر علیه السلام روایت شده، زنی نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:
ای رسول خدا! حق مرد بر زن چیست؟
حضرت صلی الله علیه و آله فرمود:این که او را اطاعت کند و سرپیچی نکند و از خانه چیزی را بدون اجازه او تصدق ندهد و بی اجازه او روزه مستحبی نگیرد و در هر حال در امر زناشویی او را ممانعت نکند و از منزل خارج نشود مگر به اذن و اجازه او و اگر بدون اجازه او از خانه خارج شود،ملائکه آسمان و زمین و فرشته های غضب و رحمت او را لعنت می کنند تا وقتی که به منزل برگردد.
مکارم اخلاق فی حق الزوج علی المراة (ط بیروت ص 214) به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی
:: موضوعات مرتبط:
حدیث ,
,
:: بازدید از این مطلب : 751
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
1- تعقّل و معرفت
«ما بَعَثَ اللّهُ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلى عِبادِهِ إِلاّ لِیَعْقِلُوا عَنِ اللّهِ، فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجابَهً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً لِلّهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَ أَعْقَلُهُمْ أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.»:
خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوى بندگانش بر نینگیخته،مگر آن که از طرف خدا تعقّل کنند. پس نیکوترینشان از نظر پذیرش،بهترینشان از نظر معرفت به خداست،و داناترینشان به کار خدا،بهترینشان از نظر عقل است،و عاقلترین آنها، بلند پایه ترینشان در دنیا و آخرت است.
2- حجّت ظاهرى و باطنى
«إِنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَیْنِ،حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا براى خداوند بر مردم دو حجّت است،حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانى عبارت است از عقول مردمان.
3- صبر و گوشه گیرى از اهل دنیا
«أَلصَّبْرُ عَلَى الْوَحْدَةِ عَلامَةُ قُوَّةِ الْعَقْلِ،فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللّهِ تَبارَکَ وَ تَعالى إِعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْیا وَ الرّاغِبینَ فیها وَ رَغِبَ فیما عِنْدَ رَبِّهِ وَ کانَ اللّهُ آنِسَهُ فِى الْوَحْشَةِ وَ صاحِبَهُ فِى الْوَحْدَةِ،وَ غِناهُ فِى الْعَیْلَةِ وَ مُعِزَّهُ فى غَیْرِ عَشیرَة.»:
صبر بر تنهایى،نشانه قوّت عقل است،هر که از طرف خداوند تبارک و تعالى تعقّل کند از اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده،و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایى یار او،و توانگرى او در ندارى و عزّت او در بىتیره و تبارى است.
4- عاقلان آینده نگر
«إِنَّ الْعُقَلاءَ زَهَدُوا فِى الدُّنْیا وَ رَغِبُوا فِی الاْخِرَةِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْیا طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ وَ الاْخِرَةُ طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیا حَتّى یَسْتَوْفى مِنْها رِزْقَهُ، وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا طَلَبَتْهُ الاْخِرَةُ فَیَأْتیهِ الْمَوْتُ فَیُفْسِدُ عَلَیْهِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتَهُ.»:
به راستى که عاقلان،به دنیا بىرغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا می دانند که دنیا خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده،هر که آخرت خواهد دنیا او را بخواهد تا روزىِ خود را از آن دریافت کند،و هر که دنیا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه کند.
:: موضوعات مرتبط:
حدیث ,
,
:: بازدید از این مطلب : 722
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
مولا جان، بابَ الحوائج! دردمندانیم، جویای درمان؛ اینک این تو و کَرَمت!
چشمهایت که به گنبد طلایش می افتد،
بی اختیار اشک به شب نشینی چشمهایت می آید!
السلام علیک یا موسی بن جعفر
پسرش نیست،که تا گریه کند بر پدرش
پس شما گریه بر آن کشته بیــداد کنید
نگذارید که معصومه خبـردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید
ما در ظلمت هارون الرشید جهانیم.
ای از زندان پر کشیده رازهایی را بر ما ببخشا!
شیعیانت را دریاب،ای غریب زندان بی کسی
که درد بی کسی،ما را زمین گیر کرده است
اینجــا کاظمین است و این روزها، روزهای رجب.وقتی عقــربه تاریـخ
به بیست و پنجم آن نزدیک می شود،دوباره ثانیه ها به فریاد می آیند.
یا باب الحوایج
ای باب الحــــوائـج چه سخت است و دردناک،
دیدن چشمان خیس و بارانی و منتظر دخترت!
غروب هفتمین خورشید تسلیت باد
امام کاظم (ع) می فرمایند:
بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند،انتظار فرج است.
کی میام به کاظمین / تا کنم شیون و شین
بعد از اون یه سر برم / سر تربت حسین
شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد
:: موضوعات مرتبط:
$M$ های مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1000
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
تا که ما همسفر عشق به افلاک شویم
بارالـــها! مـــددی کن که همـه پاک شویم
دست تقدیــر چنان کن که پس از دادن جان
در جــــوار حـــــرم عشــق همـه خــاک شویم
---------------
کسی که روح الامین است طایر حرمش
هجــوم حـــــادثه بر هـم زد آشیــــــانش را
به حبس و بنـد و شـهادت اگر چه راضی شد
به جـــــان خـــــریـد بـلاهــــای شیـعیـــانـش را
----------------
ای بنـای حـــرم عــدل و امان را بانی
وی ز رخسـار تــــــــــو آفـاقْ همه نورانی
که گمان داشت که با آن همه تشریف و جلال
یوسف فاطمه یک عمـــــــــــــر شـود زنـــــــدانی؟
---------------------
امشب شب عزای امام عالمین است
دل را هـوای قبــــر غریب کاظمین است
باب الحـــوائج امشب حـــاجت روا گـردیده
مهدی به یاد جــدش،صاحب عـــــزا گـردیده
آجرک الله یا بقیة الله
----------------------
از جهان رفته با قلب خسته
نـزد زهـــرای پهلـــو شکسته
راحت از جور و زنجیـر کین شد
خاک غــــم بر سر مسلمین شد
--------------------
چهار چوب نگاهت به چهار دیـواری
اگـر چه روز نــداری،همیشه بیـداری
مکیده است تــــــوان تــــو را لـب زنجیر
برای دادن جــــان، جــــان من تــوان داری؟
---------------------------
سخنی گهربار از هفتمین امام همام و نهمین معصوم مظلوم:
کم گویـى ،حکمت بزرگى است،بر شما باد بـه خموشى
که شیوه اى نیکو و سبک بار و سبب تخفیف گناه است.
شهادتش تسلیت و تعزیت
:: موضوعات مرتبط:
$M$ های مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1027
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
آتشــی نمى سـوزاند (ابراهیــم) را
و دریایى غرق نمی کند(موسى) را
کودکی مادرش او را به دست هاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش میکند،عاقبت بر تخت ملک می نشیند
از این " قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
پس
به "تدبیرش" اعتماد کن
به "حکمتش" دل بسپار
و به سمت او قدمی بردار
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را تماشا کنی.
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 893
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 27 خرداد 1391
|
|
|